بنا به ضرب المثل معروف تاجیک ها که ” دیوانه ، گریز! که مست آمد ” ، اگر ” ترامپ ” و کارهایش قابل پیش بینی نیستند و اگر ” بن سلمان ” به کارهای دیوانه واری مانند “قتل خاشقچی ” دست میزند اما حاکمان ج.ا. را می توان ” مست ” نامید و گفت ” دیوانگان از اینها می گریزند ” .
حوادث چند هفته اخیر پیش بینی تقویت مواضع منطقه ای و حتی داخلی ” ج.ا.” را اثبات کرد و نشان داد که زرادخانه موشکی سپاه پاسداران ، در منظقه ای که عملیات چند پهباد و انفجار حاصل از پرتاب چند موشک کروز می توانند ، فقط در عرض چند ساعت 50% تولیدنفت ” عربستان سعودی قلب ” سازمان کشورهای تولید کننده نقت ، اپک” را متوقف کنند ، توان بسیار بالایی در به گروگان گرفتن امنیت منطقه بشدت استراتژیک ” تنگه هرمز ، شبه جزیره عربی و کشورهای حاشیه خلیج فارس را خواهد داشت . این موضوع که کدام کشور وارتش مجری حمله به ” آرامکو ” بوده در اثبات شکننده بودن امنیت میدانهای نفتی ” عربستان ” و سایر کشورهای منطقه تغییری ایجاد نمی کند ، ممکنست بگویید که امنیت میدانهای نفتی ” ایران ” هم در مقابل حمله های احتمالی رقبای منطقه ای و بین المللی “ج.ا.” به همین اندازه شکننده است ، اما می توان گفت : رقبا و دشمنان ” ج.ا.” تن به ریسک از دست دادن هر آنچه دارند نمی دهند ، اما روحانیت حاکم بر ایران هیچ چیز برای از دست دادن ندارد و در هراس نابودی حاضر است دست به قمار همه یا هیچ چیز بزند ! و سران ج.ا. در مقابل خطر سقوط نظام سیاسی اشان که تا زیر گردن در خون کارگر و روشنفکر و نویسنده و دانشجو فرو رفته است ، به دودلیل تن به ریسک سوزاندن ایران و منطقه خواهند داد یکم اینکه در لبه پرتگاه هستند و روحانیت و حامیان بیناد گرای آن در ایران و منطقه خود را خطر نابودی حذف شدن از صحنه سیاسی- اجتماعی می بینند و مانند ” هیتلر ” برای حفظ خود دست به هر جنایتی حتی به ریسک به آتش کشاندن ایران و منطقه خواهند زد ! دوم اینکه بنا به ضرب المثل معروف تاجیک ها که ” دیوانه ، گریز! که مست آمد ” ، اگر ” ترامپ ” و کارهایش قابل پیش بینی نیستند و اگر ” بن سلمان ” به کارهای دیوانه واری مانند “قتل خاشقچی ” دست میزند اما حاکمان ج.ا. را می توان ” مست ” نامید و گفت ” دیوانگان از اینها می گریزند ” .
“محمد بن سلمان “در مصاحبه با خبرگزاری آمریکایی “سی بی اس ” از ماجراجویی های “ج.ا.” به دنیا شکایت برده واز آنها می خواهد برعلیه رژیم اسلامی که امنیت منطقه ای که تامین کننده 30% نفت جهان و محل 20% مبادلات جهانی و تامین کننده 4% تولید ناخالص اقتصادی جهان است ، جبهه ای متحد تشکیل دهند .
اکنون و درست در همین زمان که زمینه های عقب نشینی های حضور آمریکا از منطقه در حال فراهم شدن است شیعیانی که صدها سال تحقیر و توسری و در حاشیه بودن را تحمل و اکنون بمدد خلاء قدرت ایجاد شده در منطقه بوی ” قدرت ” مستشان کرده و با توجه به نیاز آمریکا و روسیه و اسرائیل به حفظ تعادل قدرت میان جمعیت سنی و شیعه منطقه ، می خواهند از این شرایط بالاترین بهره ها را برای تحکیم قدرت خود ببرند .” شیعیان ولایی ” ایران و منطقه از بوی ” قدرت ” مست شده و قابل کنترل نیستند و ” روسیه ” و ” چین ” هم از شیعیان شیفته قدرت بهترین بهره را در جهت اهداف منطقه ای خود از ج.ا. وشیعیان حامی این رژیم در منطقه می برند . بنا به گزارش ” رادیو فارسی فرانسه ” در 9 مهر-01/10/2019 سایت ” پترولیوم اکونومیست ” از فعال شدن قراردادی که میان ج.ا. و چین در سال 2016 به مبلغ 400 میلیارد دلار برای سرمایه گذاری “چین ” در نفت ، گاز و پتروشیمی منعقد شد نوشته ونشریه ” فارین پا لیسی (سیاست خارجی )” فعال شدن این قرار داد را در ارتباط با ناامید شدن ج.ا.از اروپا میداند ” هر چند که سرمایه گذاری های چین در ایران تا کنون به انتقال تکنولوژی منجر نشده ، اما در شرایط خفقان اقتصادی نظام اسلامی ، حتی قول به همکاری از سوی چینی ها امکان مانور بیشتری برای ج.ا. فراهم می آورد . ” فارین پلیسی ” پیش بینی می کند که “چین ” به ایران بعنوان لنگرگاه اقتصادی خود در ” غرب آسیا ” چشم دوخته و از روش ” آمریکا ” برای تحت فشار گذاشتن ” ایران ” حمایت نخواهد کرد
“ج.ا.” نیازی به بمب اتم ندارد !
می توان گفت که جمهوری اسلامی اکنون و برای حمایت از خود نیازی به بمب اتم ندارد ، انفجار ده تا پانزده موشک فاتح و فجر و فکور و سومار و.. که بعضی از آنها توان حمل کلاهکهای انفجاری 500 کیلویی را دارند ، حتی بگذارخطای آنها نه 50 متر و 100 متر که 200 متر هم باشد ، کشورهای عربستان و کویت و امارات و… را با تهدید نابودی اقتصادی و عدم امکان تولید و صدور نفت این تنها ثروت و پشتوانه اقتصاد این کشورها روبرو خواهد کرد و عرب ها نیک دیده اند که کشور پهناور و ثروتمندی مانند ایران که قدرت تولید نفت دارد ، اما امکان فروش آنرا ندارد ، به چه درجه ای از سقوط رشد اقتصادی و نزول چند هزار درصدی ارزش پول ملی خود روبرو شده است ، حاکمان عربستان وکویت و… می دانند در صورت وقوع جنگی فراگیر اگر فقط چند هفته نفت خود را صادر نکنند ، ارزش پولشان چند ده برابر سقوط واقتصادشان زمینگیر خواهد شدو زمینه طغیان و شورش های اجتماعی در کشورهایشان فراهم میشود ، کافیست که عربها فقط به چنین کابوسی فکر کنند تا فکر در افتادن با ج.ا. حتی به مخیله اشان هم نیاید ، اگر ج.ا. بمب اتم هم داشت ، دشمنانش تا این حد از وی هراس نداشتند
سقوط مفروض اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت خاور میانه ، اقتصاد ” آمریکا ” را هم با مشکلات جدی روبروخواهد کرد ، این واقعیات است که بزرگترین عامل قدرت و چانه زنی را برای ج.ا. فراهم آورده وبرای این نظام توان سرکوب در داخل به چند برابر میرساند .
” آمریکا ” نیز بعنوان قدرت تعیین کننده در منطقه که دشمن آشتی ناپذیر نظام اسلامی است ، دارای دهها پایگاه نظامی و حدود 50000 سرباز در کشورهای منطقه است و هیچ مقام نظامی زیر بار ریسک رها کردن سربازان آمریکایی را زیربار آتش حشد الشعبی و سپاه قدس و هزاره افغانی و شیعه پاکستانی نخواهد رفت . تخلیه پایگاه هوایی آمریکا درمنطقه ” العدید ” قطر که هدایت عملیات هوایی این کشوررا در خاورمیانه و شمال آفریقا داشت بعد از 13 سال و اینکه فردریک کلمن، فرمانده مرکز عملیات هوایی و فضایی ارتش آمریکا می گوید که سپاه پاسداران قصد حمله به این پایگاه را داشته است ، همه و همه بیانگرقدرت یابی روز افزون ج.ا. در منطقه و با چشم انداز حضور کمتر آمریکا در منظقه ، عربده کشی ها وقدرت طلبی های خامنه ای و سپاه بازهم بیشتر خواهد شد . سیر تحولات سیاسی منطقه بسوی پذیرفته شدن ج.ا. از سوی آمریکا و سعودی ها ، در معاهده ای است که می توان نام آنرا ادامه روابطی پر تنش مبتنی بر “ صلح مسلح ” نامید .
واقعیتهای فوق از یک سو و حمایت بی قید و شرط روسیه و چین دو ابر قدرت نظامی و اقتصادی از ج.ا. به حکومت اسلامی قدرت بیش از حد داده است ، بنظر میرسد که حمایتهای این دو کشور از ملاهای تهران بسیار فراتر از حمایتهای کم رمق رسمی و دیپلماتیک اعلام شده است . شک نیست که قدرت موشکی و توان بالای پدافندی ضد تهاجمی سپاه پاسداران ، مستقیما از سوی روسیه و چین تامین شده و این دو کشور بدون اعلام رسمی ، کمکهای تسلیحاتی بسیار موثری به ج.ا. می کنند .
اگر مقدمات ذکر شده بالا درست باشد ، ج.ا. در آینده نزدیک به اقدامات تهاجمی خود در منطقه افزوده و تن به مذاکره در شرایط برابر با عربستان سعودی و حتی با آمریکا نخواهد داد . سخنرانی دیروز10 مهر -03/10/2019 ” خامنه ای ” در جمع رهبران سپاه و در خواست از آنان برای آمادگی برای حوادث بزرگ ، بیانگر عزم راسخ ” خامنه ای ” برای تحمیل خواسته هایش به ” رقبای منطقه ای ودشمنان بین المللی ج.ا. داشته و می توان با اطمینان گفت که هر مذاکره ای که مطرح شود ج.ا. شرایط مذاکره رابه سعودی ها تحمیل خواهد کرد وبا قدرت بیشتری در داخل به سیاست سرکوب و در فرامرز به تهاجم منظم اما نه مانند سالهای اول تاسیس “ج.ا.” ماجراجویانه ، روی خواهد آورد .
در اثبات رویکرد به سیاست های تهاجمی از سوی ” ج.ا.” ، اخیرا” حمله حوثی ” ها به داخل مرزهای عربستان را هم داشتیم که تایید کننده رویکرد تنش زا ی” ج.ا.” است .
در داخل کشور و دربر خورد با دستگیر شدگان هم که بنا بفرمان رییس جدید قوه قضاییه حتی تشکیل دادگاه تجدید نظر هم ملغی شده و دستگیرها و احکام بشدت سنگین برای فعالان مدنی و کارگری هم بیداد می کند .
تحریمها و سیاست فشار حداکثری ” ترامپ ” به ضد خود عمل کرد .
سیاست فشار حداکثری و تحریمها ی ” ترامپ ” هم به ضد خود عمل کرده و اقشار متوسط که سالها و بدلایل مختلف زیر چتر ” اصلاح طلبان ” جمع می شدند چنان از سرکوب و هراس از جنگ داخلی ، وحشت زده شده اند که قهرمانی دهها تن از زنان شجاع و خود سوزی مرد و زن و طغیانهای فردی مانند کشتن آخوند و اعدام بجان آمدگان ، این جماعت را به تحرک وا نمی دارد ، دیگر ازآن حرکات میلیونی سالهای 1388 و دی ماه 1396 و مرداد 1397 که در شعارهایشان ” اهداف سیاسی ” مطرح میشد خبری نیست ، حرکات اعتراضی محدودتر و کوچکتر شده و معترضان در بهترین حالت و در ترس از سرکوب ، اهداف صنفی و صرفا اقتصادی را فریاد می کنند و همه این ، موفقیتهای رژیم ، دستاورد اعمال تحریمهای ” دونالد ترامپ ” است که در سیاستهایش نه آنطور که بعضی ایرانیان انتظار داشتند کمک به مردم ما ، برای رهایی از ج.ا. که اساسا بدنبال اعمال فشار برای گرفتن امتیاز از نظام بود و دریغ و درد که عده ای از خود ایرانیان داخل و خارج بدنبال حمایت حداکثری از این سیاستها برآمدند وبخشی از پیروزی های ج.ا. مستقیما ناشی از هماهنگی و حمایت ایندسته از ایرانیان با سیاستهای ” کاخ سفید ” در برخورد با ج.ا. بود !
شاید امرز بتوان با فراغ بال گفت که حتی آن فریاد های دفاع از پهلوی ها و کشور که شاه نداره ، حساب کتاب نداره و.. بخشی از اقدامات دستگاههای امنیتی ج.ا. بود تا از یکسو اصلاح طلبان را از پیوستن به تظاهرات وادارد و از طرف دیگربا همسو نشان دادن تظاهرات کنند گان با طرفداران نظام سابق که بدون استثنا از تحریمها حمایت و حتی در مواردی از حمله نظامی هم دفاع می کردند ، انگ مزدور خارجی به تظاهرات کنند گان را زده و مردم را از پیوستن به آنان باز دارد .
وظیفه “ما ” چیست ؟
” ما ” کیست ؟ کدام نیروها می توانند درچنین شرایطی ودر مبارزه بر علیه رژیم نقشی موثر بازی کنند ؟
حقیقت اینستکه اپوزیسیون “ج.ا.” علیرغم موجود بودن دهها حزب و جمعیت و شاه و رییس جمهور و جبهه و سازمان در آن ، اپوزیسیونی توخالی و باد کنکی است ! اثبات این موضوع هم زیاد مشکل نیست و براحتی قابل اثبات است ! اینکه ، این همه حزب و سازمان وجبهه و شاه و رئیس جمهور و مدیریت گذار توان واداشتن مردم معترض و به جان آمده را حتی به یک حرکت هماهنگ از بصدا در آوردن بوق ماشین خود و یا روش کردن چراغهای خود روهایشان یا حتی آبپاشی که کم خطرترین کار است نداشته اند ، بیانگر عدم مقبولیت این اپوزیسیون از سوی نیروهایی است که حرکت سیاسی اشان میتواند ستون فقرات نظام را بشکند ، آنهایی که ” چهارشنبه های سفید ” و بزرگداشت روز کورش را سازمان می دهند البته برانداز هستند ، اما یکم اینکه چنین حرکاتی توده ای نمی شود دو م اینکه این نیروها مرد میدان مبارزه براندازانه با ج.ا. نیستند ! با دستان پراز النگوی طلا و دریافت کمکهای چند صد هزار دلاری از آمریکا برای براه انداختن اعتراضات مدنی زنان، نمی توان برانداز یکی از بی رحم ترین نظام های سیاسی جهان بود و به مبارزان اپوزیسیونی که مبارزات خود را معطل دوهفته تعطیات تابستانی خود برای استراحت در سواحل دریا می کنند نمی توان امید داشت .
توان و موفقیت سازمان های امنیتی در سرکوب ، دقیقا اثبات کننده ا ، نگیزه ضعیف شرکت کنندگان در اعتراضات کارگری و زنان و مالباختگان است و نهایتا آنانی که حاضر هستند ریسک درگیری با سیستم سرکوب و دستگاه قضایی و بیدادگاههای اسلامی را به جان بخرند به تعدادی روشنفکر و از جان گذشته محدود و توان توده ای شدن حرکات اعتراضی در میان مردم معترض دیده نمی شود .
به آن بخش از مردم و سازمانهایی که به امید ” دخالت خارجی ” نشسته اند ،امیدی نباید داشت !
منظور از ” ما ” در جمله ” وظایف ما ” طبعا آن بخش از مخالفان ج.ا.که فعالیتهای سیاسی و بر اندازشان وابسته به اینستکه در آمریکا ، جناح ” جمهوری خواه ” بر سر کار باشد و یا جناح ” دموکرات ” ، نمی تواند باشد ، یک نیروی سیاسی متکی به یک جنبش قوی مردمی اساسا بدنبال تقاضا و التماس برای ارتباط گیری با کشورهای خارجی و در خواست کمک از آنان نرفته و این کشورهای خارجی هستند که باید برای ارتباط با آنان تقلا کنند ، اینکه دو بخش اصلی و جمعیت عمده مخالفان ج.ا. در خارج ، سعی دارند که با سناتور و رییس جمهور و مقامات امنیتی ” آمریکا ” ملاقات کنند ومثلا ” سازمان مجاهدین ” برای جلب فلان سناتور آمریکایی به آنان دستمزدهای چند ده هزار دلاری میدهد و یا جریانات نزدیک به ” رضا پهلوی “در گرفتن عکس یادگاری با مقامات آمریکایی با یکدیگر مسابقه می گذارند بیانگر اینستکه اینان همان سرمایه اصلی یک جریان سیاسی که حمایت های مردمی است را ندارند ویا آن بخش از جمعیت که از اینان حمایت می کنند ، مرد مبارزه با ج.ا. نبوده و از انگیزه لازم برای مقاومت در مقابل سرکوب ، از آگاهی های لازم برای سازماندهی نیروهای خود بر خوردار نیستند و این رهبران نیزمرد مبارزه ای اساسی با ج.ا. نبوده و آسانترین راه که ارتباط با کشورهایی که بیشترین تضاد را با نظام دارند را برگزیده و براساس رهنمود اتاق های فکری آن کشورها ، های و هویی کرده و بودجه ای می گیرند و گذران عمر کرده سیاسی نبوده و اساسا از سیاست ارتزاق می کنند .
می توان با اطمینان گفت که ” سازمان مجاهدین ” و ” نیروهای طرفدار نظام قبل از انقلاب که به دور ” رضا پهلوی”گرد آمده اند ، در دوحالت امکان در دست گرفتن قدرت را داشتند ویا خواهند داشت
- اگر زمینه حمله نظامی آمریکا به ایران فراهم میشد و یا حتی بشود که احتمال آن بعید است ، دربلبشوی بعد از حمله نظامی ، سازمان مجاهدین خلق بیشترین امکان دستیابی به بیشترین مواضع قدرت را در بخشهای تحت تهاجم آمریکا داشت ، از یاد نبریم که در سال 1357 ، زمانیکه ” مسعود رجوی ” و ” موسی خیابانی” از زندان آزاد شدند ، تعداد نیروهای تشکیلاتی این سازمان ار تعداد انگشتان دست هم کمتر بود ، اما این سازمان بسرعت توانست به یکی از قویترین سازمانهای مسلح منطقه تبدیل شود .
- اگر زمینه فروپاشی نظام ؛ براثر تحریمها و سوء مدیریت فراهم می شد و یا حتی بشود ، طرفداران ” رضا پهلوی ” بیشترین آمدگی را برای تشکیل مدیریت گذار تحت نظر نیروهای اشغالگر در بخشهایی که نیر وهای آمریکایی و مهاجم حضور داشته باشند خواهند داشت
این دو نیروی اپوزیسیونی ، علیرغم قدرت مالی و سازمانی ( مجاهدین خلق ) و توان بالای ارائه کادرها وشخصیت های سیاسی ، اقتصادی و دیپلماتیک ( نیروهای وابسته و طرفدار رضا پهلوی ) ، بجز در دوحالت فوق از هیچگونه امکانات و شانسی برای دستیابی به قدرت سیاسی در ایران برخوردار نیستند . بنابراین وقتی می گوییم ( وظایف ما چیست ) ، عملا باید این دو نیرو را علیرغم براندار بودنشان از شمول نیروهای موثر خارج کرد چون در چشم انداز نزدیک مدت نه احتمال حمله نظامی آمریکا به ج.ا. متصور است و نه امکان فروپاشی نظام و ایجاد خلاء قدرت ، در ذهن می گنجد.
در روزهای اخیر تشکلی تحت عنوان ” شورای مدیریت گذار شکل گرفته که سعی کرده تا استقلال خود را نسبت به دو گرایش اصلی اپوزیسیون حفظ کند ؛ این تشکل هم ، همان مشکل سنتی سازمانهای سیاسی سنتی اپوزیسیونی را دارد وبخاظر عدم ارتباط با مردم در داخل ، به مجرد تشکیل شدن وجه همت خود را در ارتباط گیری با کشورهای منطقه و همسایه گذاشته که با توجه به فقدان ارتباط موثر با مردم معترض در داخل کشور ، عملا به راه متصل شدن به کشورهای عربی منطقه و امید به دریافت کمک از انها خواهد رفت .
در اینصورت این سئوال مطرح می شود که بجز این دو نیرو ، کدام نیروها هستند که توان سازماندهی مبارزه ای دلیرانه با ج.ا. را خواهند داشت ؟ .
در یک تصویرو طرح کلی واولیه و در عبور از سلطنت طلبان و سازمان مجاهدین ، بنظر میرسد هسته اصلی سازمان و تشکلهایی که بتوانند در مبارزه با ج.ا. نقش موثر داشته باشند ، از نیروهای ملی گرا ، دموکرات ، لیبرال و آن دسته از نیروهای چپ که به پارلمانتاریزم باورداشته و ” دیکتاتوری پرولتاریا ” را مستقیما رد کنند ، تشکیل خواهد شد . این نیروها باید وجه همت خود را بر روی جذب کدام نیروهای اجتماعی بگذارند ؟
کدام نیروهای اجتماعی از انگیزه لازم و قوی برای مبارزه با ج.ا. برخوردار هستند
- کارگران که در پی خصوصی سازی ها و غارت سازمانهای بازنشستگی به خاک سیاه نشسته و در پی اعتراضات بحق خود با سرکوب وشلاق روبرو می شوند .
- اقشاری که در حوزه تولید و توزیع سنتی فعال هستند و ج.ا. نتوانسته آنان را برای بهینه کردن فعالیت تولیدی و یا خدمات توزیعی خود در مقابل هجوم واردات کالا و محصولات کشاورزی ، تجهیز کند . این بخش از مردم ما صاحب دو میلیون و پانصد هزار بنگاه های خرد تولید و توزیع بوده ، 40% از نیروی بیست و پنج میلیونی نیروی کار کشور را تشکیل داده ومتاسفانه بشدت هم به خرافات مذهبی و یا سنتهای مذهبی آلوده هستند ، این بخش از جمعیت تحت فشار واردات ، تحریمها ، وامهای کمر شکن بانکی و ناکارآمدی اقتصادی و اختلاسها ، بشدت تحت فشاربوده و خود را در معرض از دست دادن سرمایه و عقبگرد تبدیل شدن به خیل کارگران بدون سرمایه می بینند و دارای بیشترین انگیزه برای دست زدن به مبارزه خونین بوده وهر نیروی سیاسی که بتواند این اقشار را به حرکت واداشته و با آنان متحد شود ، آینده ایران بعد از ج.ا. را رقم خواهد زد .جذب این اقشار که از انگیزه بسیار برای دفاع از حیات سیاسی – اقتصادی خود برخوردارهستند ، ” شاه کلید ” و هسته مرکزی تشکیل اپوزیسیون قوی و برانداز خواهد بود و جزء اساسی و سختترین بخش آغاز مبارزه برانداز بر علیه “ج.ا.” خواهد بود .
- از یاد نبریم در حالت فرضی حمله نظامی آمریکا و زمینه قدرت گیری ” رضا پهلوی ” همین اقشار بیشترین آمادگی را برای بازگشت به طرفداری از سلطنت خواهند داشت . منظور اینکه گرایشات سیاسی اقشار اجتماعی و طرفداری آنان از این یا آن حزب و گروه و شخصیت سیاسی نه بر اساس ایدئولوژی ها و منافع تاریخی خود که بر اساس بر آورد نیروی واقعا موجود گروههای مخالف ، منافع فوری و احتمال پیروزی هر گروه اپوزیسیونی ،جهت یافته و شکل خواهد گرفت
- اقشار متوسط و نیمه مرفه علیرغم هیاهو و مبارزات شبه مدنی و بیشترین تضاد فرهنگی که با ج.ا. دارند، با توجه به دخیل بودنشان در دریافت بخشی از ثروت و سرمایه تولید شده در کشور ، با توجه به دخیل بودنشان در اداره کشوربصورت خیل کارمندان عالیرتبه وزارتخانه ها ، وکلا ، علوم انفورماتیک ، بانکداران و بخش اقتصاد ، دردو حالت به مبارزه فعال بر علیه ج.ا. دست خواهند زد الف : رفاه اقتصادی و گردش منظم چرخه اقتصاد و در آنصورت ایندسته از هموطنان ما به فکر فرهنگ و سیاست و دموکراسی افتاده و در این امور فعال خواهند شد . اقشار مرفه و نیمه مرفه و متوسط اکنون چنان در هراس از بلبشو و نامشخص بودن وضعیت اجتماعی در صورت خلاء قدرت و از دست دادن مایملک خود هستند که توان هر گونه حرکت جدی براندازانه رااز دست داده اند ! ب: زمانیکه ، دیگر، اقشار بتوانند ، مبارزه ای موثر را برعلیه رژیم سازمان داده و اینان فقط در آنزمان برای همراه کردن خود با مبارزانی که در آن حالت احتمال پیروزیشان میرود ، به آن حرکات خواهند پیوست .
اکنون تمام توپها در زمین ملت ایران است که با قیام خود می تواند تمامی معادلات را تغییر داده یعنی اگر مردم دست به حرکات اعتراضی گسترده بر علیه ج.ا. نزنند ، این نظام میرود تا دور دیگری از تحکیم پایه های قدرتش را رقم بزند .
اما در حوزه بین الملل و روابط خارجی ، یک عامل اساسی که توان به چالش کشاندن ج.ا. را دارد ، احتمال قدرت یابی ” اخوان المسلمین ” در بعضی کشورهای عربی است که باید در نوشته ای دیگر به آن پرداخت .
و در پایان این نوشته ذکر نکته ای ظریف ، لازم است: برشته تحریر در آوردن مطلبی که تمامی آن اعتراف به قدرت جبهه دشمن وقبول ضعف جبهه مردم است ، کاری بغایت دشوار وبرای من به مانند اعتراف به مبتلا بودنم به بیماری صعب العلاج بود، اما بمصداق جمله معروف از ” هنر مبارزه ” : برای پیروزی در هر مبارزه : دشمنت را بشناس ! خودت را بشناس
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
کاوه فرزند ملت 
Leave a Reply