به خانه کاوه فرزند ملت خوش آمدید
چرا حکومت اسلامی و احزاب چپ متحد روسیه هستند ؟

اکنون سالها از آن جلسه و از آن دوران گذشته است . روزهایی که همه ساکنین کشور پهناور” شوروی ” می دانستند که انچه که به عنوان منا فع همه کشورهای گرد امده در ” در اتحادیه جماهیر شوروی سوسیالیستی ” و منافع زحمتکشان جهان تبلیغ می شد ، در حقیقت و فقط منافع مردم و کشور روسیه بوده است که بنا بر ضرورت جامه، ایدئولوژیک پوشیده بود و حزب کمونیست و کمونیستهای روسیه و جهان را به خدمت گرفته بود . استالین نیز در این فراز جام خود را به افتخار مردم روس بلند می کند و در جواب “ژنرال ریبالکو ” ، می گوید ” من خود نیز یک روس هستم “(2)
قرض از مقدمه چینی بالا آن است که با نظر به ” بحران اوکراین ” پرده از واقعیتی نه چندان عیان برای شما خواننده این سطور بردارم و آنرا برای شما عیان کنم .
. این واقعیت را می توان در جمله زیر خلاصه کرد : منافع ژئو پولیتیک و بلند مدت کشور ها و ملتها فراتر از احزاب سیاسی و نظرات اید ئولوژیک وجود داشته و اگر در دوره ای تاریخی خودرا قالب نظرات یک حزب نشان دهند به این معنی نیست که بعد از اضمحلال آن حزب و سیستم سیاسی آن منافع نیز فراموش می شوند .
موضعی که ” روسیه ” ، در بحران ” اوکراین ” گرفت و به ” الحاق ” بخشی از خاک کشوری دیگر به خود منجر شد ، چیزی جز از دفاع روسیه در برابر پیشروی روز افزون ” ناتو ” در منطقه بشدت پر اهمیت ” دریای سیاه ” نبود . اما چرا این موضع تا به این حد به مواضع ژئو پولیتیکی ، شوروی سابق شبیه است ؟ مگر شوروی از بین نرفته است ؟ بله جواب مثبت است اما آنچه که باقی مانده است منافع بلند مدت روسها و فدراسیون روسیه است . مگر پوتین ” کمونیست ” است ؟ جواب منفی است اما دلیل این شباهت موضع گیری این بوده است که آنچه که در زمان حیات کشوری بنام ” شوروی ” انجام می شده است ، منافع ” روسها ” بوده که الان هم وجود دارند و به شکلی دفاعی و آنجا که بتوانند خود را نشان می دهند .
مقاله تا اینجا فقط توانست نشان دهد که علت شباهت تام موضع گیریهای دولت فدراسیون روسیه و حزب سابقا حاکم کمونیست شوروی در این بوده است که در هردو اصل بر دفاع از منافع روسها بوده و خبری از منافع زحمتکشان و خلقهای ستمکش و …. نبو ده است .
اما من بر انم که نوشته ام را به این حد خلاصه نکنم و نظر مخاطب خود را به نکته ای پوشیده تر و مهمتر جلب کنم . اگر لحظه ای به من فرصت دهید برای شما پرده از این نکته بر می دارم :
قطعا بیشتر خوانندگان این نوشته در روزهای اخیر و با مطالعه مقالات مربوط به ” بحران اوکراین ” متوجه شدند که عموم احزاب چپ و کمونیست ، آنارشیستها و بنیاد گرایان حاکم بر ایران خلاصه هر آنکس که ضدیتی با آمریکا و اروپا دارد ، پوتین و روسیه را ستودند و حتی با مشاهده به اهتزاز در آمدن پرچمهای سرخ مزین به داس و چکش در تظاهرات برگزار شده در روسیه و مناطق شرقی ” اوکراین ” و “کریمه ” ، باز همان احساسات انقلابی اشان گل کرده و ” پوتین ” را به مانند یک قهرمان سرخ مورد تمجید و تکریم قرار می دهند ، حمایت احزاب چپ و کمونیست و حکومت اسلامی و ضد آمریکا قطعا بخاطر این نبود که گویا که زحمتکشان و کارگران در فدراسیون روسیه ، دارای حقوق مدنی و اتحادیه های صنفی و شغلی و کارگری هستند که بر عکس امروزه در روسیه این اقشار کمترین حقوق اجتماعی و مادی را دارند ، مگر وجهه همت چپ و کمونیست و سوسیالیست انقلابی آنطور که خود ادعا می کنند دفاع از مواضع کارگری و توده ای و خلقی نیست ؟ پس چرا حمایت این احزاب و دستجات سیاسی که خود را گرایشهای توده ای و مردمی میدانند نصیب یکی از دولتها ی مافیایی و الیگارشی و پر از فساد می شود ؟ چرا چپ ها و گرایشات مدعی دفاع از زحمتکش و مستضعف از مواضع دولتی دفاع می کنند که خود اولیه ترین حقوق اجتماعی این اقشار را پایمال می کند ؟ می دانید چرا ؟ من فکر می کنم که علت دفاع بی قید و شرط از “کرملین ” ، گرایش کور ضد آمریکایی و اروپایی حکومت اسلامی و احزاب چپ و سوسیالیست- انقلابی باشد !! وگرنه به ضرس قاطع می توان گفت که مواضع ” کرملین ” هیچ درخشندگی کارگری و توده ای و مستضعف گرایی نداشته و حتی پایمال کننده حقوق اولیه مردم خود است . می دانید که مردم در روسیه همان حقوق مدنی را که همگان حتی در کشورهای سرمایه داری از آن بر خوردارند نیز ندارند ؟ بنظر می رسد که همه مدافعا ن روسیه در این موضع گیریشان ، بدنبال قهرمانی می گردند که اندکی حتی اندکی مواضع ضد آمریکایی آنان را پاسخگو باشد ، در حالی که نه حزب کمونیست ” استالین ” از مواضع دفاع از زحمتکشان ” روسها ” برای بقای اید ئولوژی خود بهره ای بردند و نه گرایشات چپ امروز بهره ای حتی اندک در دفاعشان از ” پوتین ” برای تضعیف آمریکا و ناتو خواهند برد . روسیه و روسها راه خود را در استقرار سیستم سرمایه داری در پیش گرفته اند و گاها نیز از حمایت چپ ها و کمونیستها و گرایشات ضد آمریکایی در تضاد های ژئو ولیتیکی بهره خود را برده و در دفاع از اینان حتی اندکی هم به خود زحمت نخواهند داد . باز این احزاب و گروههای چپ و حزب اللهی های ما هستند که فقط بخاطر گرایشات ضد آمریکایی خود بدنباله روی از منافع ” روسیه کبیر ” دچار شده اند . گویا شعار این دسته از احزاب اینست که هر کس که بر علیه غرب گام بردارد ما مانیز شعارهای ضد سرمایه داری خود را سر داده و پشت سر ش براه می افتیم . اما ایا اینان نمی دانند که روسها هیچگاه ضد سرمایه داری نبوده اند ؟ ، نمی دانند که روسها و کرملین امروز عاشق سینه چاک ” کاپیتالیزم ” هستند ؟ و اساسا عقب نشینی های روسیه در مقابل مواضع ناتو خود از این حقیقت نشات می گیرد که سرمایه داری بمثابه یک سیستم اقتصادی سیاسی در حال فتح کامل روسیه است ؟ و احتمالا تنها نیرویی است که خواهد توانست این کشور را بطور کامل بزانو در آورد ؟ مگر می توان این واقعیت را که به درخشندگی آفتاب است ندید ؟، هر انکس که اختلافات “فدراسیون روسیه ” و ” آمریکا ” و ناتو را حتی اندکی بعنوان مناقشه ای در دفاع از منافع احزاب چپ و کمونیست ویا بوجود آوردن جبهه ای در مقابل پیشرفت سرمایه داری تلقی کند به همان تخیلات و توهمات ” دون کیشوت ” در جنگ با آسیابهای بادی دچار شده است .
(1)
– http://en.wikipedia.org/wiki/Pavel_Rybalko
(2) به لینک قسمت اول سریال ” ژنرال ژوکف ” بخصوص تا دقیقه ده آن نگاه کنید ،
ترجمه گفته های استالین و ژنرال ریبالکوف در متن بالا آمده است .
https://www.youtube.com/watch?v=kku8sDX8CLk
Leave a Reply