غلامرضا منصوری بازپرس شعبه ۹ دادسرای کارکنان دولت و سرپرست دادسرای فرهنگ و رسانه در مرداد ماه سال پیش از ایران خارج شده بودباتوجه حجم گسترده فساد در میان روحانیون عالی مقام و بخصوص در میان روحانیون شاغل در ” قوه قضاییه” شک نباید کرد که این فقط یک نمونه و نوک کوه یخ فساد در بخشهای گسترده ای از نظام ولایی است و بقول حضرت حافظ :
حالی درون پرده بسی فتنه میرود تا آنزمان که پرده بر افتد چه ها کنند
حکومت اسلامی به مانند همه حکومتهای غیر مدرن سعی در پرده پوشی نقاط ضعف خود را دارد و در مورد این آـخوند فاسد نیز شاهد بودیم که با گذشت حدود یکسال از فرار وی نام و خبری از او مطرح نمیشد و احتمالا بر اثراختلاف بر سر تقسیم پولهایی که در دست وی بوده نام ” غلامرضا منصوری ” در دادگاه ( اکبر طبری ) که وی خود نیز از پادو ها و کارچاق کنهای “” صادق آملی لاریجانی ” بوده است ، برده شده است .
تنها بعد از مطرح شدن نام وی در دادگاه بود که افکار عمومی در جریان وقایع دزدی های این آخوند قرار گرفتند و اکنون بر همگان معلوم شد که سرنوشت و زندگی و مال و اموال و عرض و ناموس مردم در اختیار چه افراد فاسد و منحرفی قراردارد .”قاضی منصوری”همان کسی است که مجری صدور احکام طولانی مدت برای دختران معصوم ” خیابان انقلاب ” بود ، وی مجری اعمال صدور حکم های ظالمانه برای خبرنگاران و روشنفکران عدالت طلب بود و در همان زمان که در حال قرائت ،اعلام و انشای احکام از قبل تعیین شده بوده است و بخون شهدای انقلاب اسلامی قسم می خورده است ، آری در همان حال ، رشوه دریافت میکرده ، مال و اموال به ناحق دریافت شده را به بنیاد و نهاد و جهاد و ” بیت خامنه ای ” وسپاه پاسداران منتقل می کرده است ، پس من و تو ایرانی حق داریم این نتیجه منطقی را بگیریم که تمام این ادعاهای دین و اعتقادی به آخرت و جزا و پل صراط و خون شهدا برای فریب دادن افکار عمومی است و آخوند جماعت و هرکس که راه وی را میرود مشتی آدم بی اعتقاد وبی ایمان و هری هری مذهب هستند که جز به پول و قدرت به هیچ چیز دیگر نمی اندیشند .
بر اساس اخبار موثقی که بدست ما رسیده است ، وی نیز به مانند همه اختلاسگرانی که توسط خود رژیم به خارج فرستاده می شوند ، می بایست بخش اساسی اموال غارتی را به نام افراد تعیین شده از سوی مقامات امنیتی می کرده است و تنها بعد از استنکاف وی از این کار و بعنوان مجازات نام وی بعنوان ” اختلاسگر ” مطرح شده و متعاقب آن از طریق خانواده اش به وی اخطار داده می شد که یا باید هر چه سریعتر به کشور باز گردد و یا ” سر به نیست ” خواهد شد .
” غلامرضا منصوری ” تنها بعد از دریافت این اخطار آن ویدیوی معرف را تهیه کرده و در آن ضمن اعلام التزام و اعتقاد خود به نظام اسلامی ، از تصمیم خود برای بازگشت به کشور سخن بمیان می آورد . بنظر میرسد وی با تهیه این ویدیوقصد معطل کردن دستگاههای اطلاعاتی نظام را برای پیدا کردم مامن و لانه ای امن برای خود دشاته است .
با علنی شدن موضوع حضور این قاضی سرکوبگر در خارج از کشور ، بخشهایی از اپوزیسیون به فکر دستگیری و تسلیم او به دادگاههای بین المللی به جرم شرکت در سرکوب و ارعاب دگراندیشان میافتند .
بنظر میرسد که دستگاههای اطلاعاتی “ج.ا.” بعد از احساس خطر از احتمال دستگیری وی توسط اپوزیسیون به فکرقطعی سربه نیست کردن وی افتاده و ” قاضی منصوری” نیز احساس کرده است که جانش بیش از آنکه از سوی اپوزیسیون در خطر باشد از سوی رژیم در خطر است و درست در این نقطه باید دید کدام طرف توانسته پیش دستی کرده و لقمه چرب و نرم و چاق و چله ای بنام ” اخوند منصوری ” را بلعیده باشد .
آیا رژیم وی را کشته یا دستگاههای اطلاعاتی دشمن او را زیر پر و بال خود گرفته اند :
بر این مبنا ، احتمال خود کشی او منتفی است ، یک اینکه وی تا چند ساعت قبل از ناپدید شدنش با خانواده و وکیل خود در ایران تماس داشته ، دوما وی تا آخرین تماسهای خود بر موضع خود مبنی بر تمایل خود برای بازگشت به کشور اصرا ر داشته و در هر دو حالت تمایل واقعی برای بازگشت و یا وقت کشی برای رسیدن به نتیجه با عوامل خارجی برای مخفی کردن وی زمینه ای برای خود کشی او نمی ماند .
از سوی دیگر خبری از سوی وکیل وی آقای “امیرحسین نجفپور ثانی ” مطرح شد که وی در روزهای منتهی به پنج شنبه 29 خرداد وی به سفارت ایران در کشور رومانی مراجعه و حتی دو روز هم در آنجا اقامت ( اختیاری یا اجباری ؟ ) داشته است . شکی نیست که رژیم نمی خواسته با برگرداندن اجباری وی به کشور برای خود هزینه سیاسی بوجود بیاورد .
با توجه به همه این اخبار و شنیده ها و خبر موثق تهدید وی برای بازگشت اختیاری به کشور ، می توان 3 احتمال زیر را در مورد ناپدید شدن ” منصوری مطرح کرد :
1- اطلاعات سپاه و ” ابراهیم رئیسی ” با تهدید وی به کشتن در صورت عدم بازگشت به کشور ، سعی داشته اند به همه مختلسین و فراریان از نظام این پیام را بدهند که حتی خارج هم بری آنها امن نیست ، اما بعد که احتمال دستگیر شدن او توسط دادگاههای بین المللی و طرح دعواوی حقوق بشری بر علیه نظام و بیان علنی فساد های سیاسی و اقتصادی از جانب وی مطرح شده است وی را کشته باشند .
2- اطلاعات سپاه و ابراهیم رئیسی سعی بر بازگرداندن وی داشته اند ، اما جناح رقیب یعنی ” آملی لاریجانی ” که میدانسته وی اگر بازگردد می تواند افشاگر بسیاری از فسادها و خیانتهای این خاندان به کشور و حتی به خود نظام اسلامی باشد ، توسط عوامل خود و بخصوص با توجه به ارتباطات فراماسیونی ” لاریجانی ها ” دست به کار شده و وی را از میان برداشته اند .
3- با توجه به بی اعتقادی سران نظام به همه آن ادعاهایی که در مورد دین و خدا و کشور و اسلام و وامت می کنند ، این احتمال نیز ممکنست که ” منصوری ” که می دانسته اگر به ایران باز گردد قطعا و از نظر صوری زندان و در حقیقت مرگ در انتظار وی است و اگر در خارج بماند احتمال دستگیری توسط دادگاههای بین المللی مطرح است ، با سازمانهای جاسوسی کشورهای عربی ، اسرائیل و یا آمریکا به نتیجه رسیده باشد که بدون اینکه خطرمتوجه خانواده اش در ایران باشد می تواند یه این کشورها پناهنده و بعنوان یک عامل و مخبر اطلاعاتی و بر علیه ج.ا. در خدمت کشورمتبوع باشد و بهترین شکل این بوده است که با ترتیب دادن خودکشی صوری ، وی با هویت دیگری به زندگی ننگین خود ادامه دهد . این احتمال از آنجا تقویت می شود که از سوی منابع خبری رسمی کشور ” رومانی ” اخبار ضد و نقیضی در باره پیدا شدن جسد ” منصوری ” مطرح شد ، خبری مبنی بر پیدا شدن جسد در بخش پذیرایی هتل و خبر دیگری مبنی بر پیداشدن جسد در راه پله ونهایتا خبری تحت عنوان پیدا شدن جسد در پیاده رو زیر پنجره هتل مطرح شد که این خود سئوال برانگیز است واصل خبرخود کشی ” منصوری ” را زیر سئوال میبرد . باید منتظر شد و در چند روز آینده دید که اگر ج.ا. بر بازگرداندن جسد به کشور پافشاری کند و ” رومانی ” جسد را به کشور بازگرداند ، پس یکی از دوجناح خواهان قتل وی ، در کشتن وی موفق شده اند ، اما اگر از بازگردانده شدن جسد به کشور خبری نشود ، احتمال خودکشی صوری و پناهنده شدن این آخوند هفت خط به کشور ثالث مطرح شده واثبات می شود که ” از موجود دم بریده ی بنام آخوند هر چه بگویی بر می آید .
کاوه فرزند ملت 
Leave a Reply