بحرانهای فاشیستی حکومت و وظایف ما
مقدمه : دیروز و البته در چند ماه اخیر جمعی از کشاورزان و دامداران خشمگین در اصفهان و شهرهای دیگر در اعتراض به کمبود آب ، نبود علوفه و خوراکهای دامی و ارزانی قیمت تحویلی شیر با دامهای خود و ظروف حمل شیر در اطراف استانداری ها و فرمانداری ها جمع شدند . دامداران در اصفهان با بریدن سر چند گاو و خالی کردن ظروف شیر شطی از خون و شیر در خیابانها براه انداختند ، صحنه ای ترسناک و مشمئز کننده که از آن بوی هیچگونه عاقبت خوش و ترقی خواهی بمشام نمیرسد .شط خون و شیر جاری در خیابانها کنایه ای است که ” ولایی ” ها آماده اند ایران را به زمین سوخته تبدیل کنند و حتی تظاهرات به حق مردم را چنان به انحراف بکشانند که اعتراض مردم عملا بضرر خودشان تمام شود .
کشاورزان معترض : بجای استاندار گاو بگذارید . مداح اهلبیت : ای کاش ” حسن روحانی زاده نشده بود .
در تظاهرات دیگری از این دست ؛ تظاهرکنندگان خشمگین دامهای خود را به استاندار و خانواده وی تشبیه می کنند و شعار می دهند : وقتی که آب نداریم، مسئول نیاز نداریم، گاو رو به جاش میذاریم. قابل توجه است که زنان سر دهنده شعار عده ای با چادر و مقنعه و حجاب برتر هستند . آیا اینها همان خواهران بسیجی نیستند که تا دیروز در خیابانها با باطوم بر سر زنان و دختران میزدند . آیا حق نداریم شک کنیم که این تظاهرات ، از سوی جناحی از حکومت سازمان داده شده است .
آیا ممکن است به حسن روحانی و مسئولین دولتی حمله فیزیکی شود ؟
احتمال دارد تا آخر دولت روحانی با حمله های شخصی بیشتروشدید الحنی در مجلس به حسن روحانی ، دولت و وزرا واگر با مقابله به مثل دولتی ها روبر بشوند حتی حمله های فیزیکی به نمایندگان دولت و استاندارها و فرماندهارها روبرو باشیم . حزب الله دولت روحانی را با بی آبرویی تمام و با احترامی بدرقه خواهد کرد .
اما چرا سمتگیری تظاهرات کشاورزان تغییر کرد ؟
چرا کشاورزان و دامداران معترض اینبار به نماز جمعه ها نرفتند؟
حدود یکسال پیش بود که همین کشاورزان اصفهانی ؛ به محل های بر گزاری نماز جمعه رفته و شعار میداند که : پشت به دشمن رو به میهن و به امام جمعه که مشغول بر گزاری نماز بود پشت میکردند . بنظر میرسد اطلاعات و بیت می خواهند تظاهرات ناشی از کمبودها را به سوی دولت و وزرا تغییر مسیر داده که از یکسو رقیب را بی اعتبار کنند و از دیگر سو این تظاهرات به عاملی برای خالی شدن خشم ناشی از ناکارامدی نظام ولایی تبدیل شود .
سئوال منطقی : چرا با اینکه همه میدانیم که اختیاردار کشور، ولایت فقیه و نمایندگان وی در شهرها و استانها یعنی ائمه جمعه هستند ، اما اعتراض کنند گان در این نوع از تظاهرات که سازمان یافته بودن آنها کاملا یچشم می خورد عموما لبه تیز حمله خود را بسوی دولت ( نماینده جناح اعتدال و اصلاح ) می گیرند و هیچ اعتراضی به کلیت نظام نمی کنند ؟ اما در مقابل می بینیم که در فریادهای اعتراضی خود بخودی که اتفاقا کاملا مشخص است که اصیل است و در هنگام قطع برق سر داده میشود ، فریادهای ” مرگ بر خامنه ای ” سر داده میشود ؟ آیا تظاهرات سازمان یافته دامداران و کشاورزان به اشاره سپاه و ابراهیم رییسی شکل گرفته است ؟ از یاد نبریم که تظاهرات معروف شکل گرفته درسال 1396 در مشهد نیز از سوی نیروهای موسوم به اصولگرا و علم الهدی امام جمعه مشهد شکل گرفته بود که وقتی کنترل آن در ادامه از دست نیروهای برگزار کننده آن خارج شد با سرکوب خونین روبرو شد . منظور اینکه سپاه ، رییس جمهور منتخب ولایت و اصولگرایان استعداد تشنچ افرینی و سوء استفاده از نارضایتی های واقعی و انحراف دادن آنها را بسوی منافع گروهی خود دارند
برداشت اولیه از موضوع : در روزها و هفته ای اخیر و بخصوص بعد از انتخاب ” ابراهیم رییسی ” ، سویه تظاهرات خشمگینانه ؛ ضد دولتی و نه ضد کلیت نظام گرفته است . اگر در سال گذشته لبه تیز حملات بسوی کل نظام بود ، امروز نهادهای دولتی ، حسن روحانی و استانداران مورد حمله های خشن و توهین آمیز تظاهرات قرار می گیرند . یک مداح کار را به حمله ای مستهجن به ” حسن روحانی ” رسانده و گناه مشکلات کشور را به گردن پدر و مادر رییس جمهور که باعث زاده شدن وی شده اند می اندازد و می گوید ” ای کا ش که پدر و مادر حسن روحانی …….” . در دست نوشته کشاورزان نوشته شده بود که مسئولان منافق و ضد انقلاب سبب نارضایتی امت حزب الله و مردم ولایتمدار میشوند . این ادبیات ، ادبیات مخالف نیست که ممکن است یرای فرار از صد انقلاب نامیده شدن بکار برده شده باشد ، این ادبیات ، ادبیات خود ضد انقلاب است . ادبیاتی که بزبان دیگر می گوید دمکراتیک و ملی هر دو فریب خلقند و یا حزب فقط حزب الله … فاشیستهای حزب اللهی اکنون آموخته تر شده اند و می دانند شعارهای خود را نه از زبان هواداران ذوب شده در ولایت که از زبان گویا معترضین سر دهند .
آیا شما شباهتها زیادی میان حمله هتاکانه مداح و روضه خوان و پامنبری به مسئولین دولت که حقیقتا هم بی لیاقت هستند و تظاهراتی که می گوید باید گاو را بجای استاندار بگذارد ، نمی بینید ؟
آری این دو از یک منبع تغذیه می شوند از یکسو نزدیکی هر دو بخش به سپاه و بسیج و روحانیت و از سوی د دیگر در سنتی بودن همه اینها شباهات زیادی وجود دارد و در هر دو مورد اصرار بر بی اعتبار کردد مسئولین دولتی که نتیجه طبیعی آن اعتبار دادن به اشکال سنتی حکمرانی است وجود دارد ،
زمین و زمان و انتخابات و تظاهرات در جهت تایید دولت رئیسی :
تبیین تئوریک موضوع : خامنه ای سالهاست که بدنبال استقرار دولت و تمدن موهوم اسلامی است و مانع اصلی در راه استقرار این توهم را حضوور اعتدال و اصلاح در دولت می دانست ، اکنون توانسته رقبارا از هر سه قوه حذف کند .
تمدن اسلامی مقوله ای تاریخی و نه سیاسی است و تلاش بنیاد گرایان ولایی برای روز آمد کردن آن بیهوده و بردن عرض خود و زحمت یک ملت 80 میلیونی است . استفاده از تمدن اسلامی برای حل و فصل مسائل اجتماعی جامعه پیچیده امروز مثل اینستکه فرد بخواهند زره و شمشیری را از موزه برداشته و با باز تولید آن مثلا با استفاده از از آخرین تکنیک ها و آلیاژهای پیچیده ، ادعای کشف و اختراع سلاحی جدید و موثر برای پیروزی در جنگهای تکنولوژیک راکرده و ادعا نماند که این دین ما و حوزه های ماست که مارا در نبردهای امروز نجات خواهند داد ! اسلام دین اکثریت مردم ما است و سنت ها هم برای خاطره و یاد آوری گذشته ها بسیار خوبند ، اما توان حل هیچ مشکل و بحرانی از مسائل مبتلا به جوامع امرزوی را ندارند
بر این مبنا “خامنه ای ” و سپاه باسازمان دادن انتخابات اخیر ، حتی حذف دگر اندیشان حزب اللهی و بوجود آوردن دولت یکدست ، اکنون می خواهند ضربه نهایی و جدی را گویا توسط خود مردم و توده ها به دولت که حتی علیرغم ناکار آمد بودن آن در ” ج.ا.” آ بهرحال آخرین نشانها از دستاوردهای مشروطیت و دولتداری مدرن است بزنند وزمینه را برای تضعیف در حد مرگ انتخابات ، دولت ، مجلس و نهادهایی از ایندست بزنند و بسوی برپایی دولت یک دست اسلامی و آغاز پایه گذاری تمدن اسلامی ( بخوان ولایی . چون یک میلیارد مسلمان سراسر جهان با چنین تمدنی بیگانه و از آن بیزار هستند ! ) گام بردارند . البته از یاد نبریم که همه اینها خواست و تمایل آنان است و اینکه تلاشهای آنان در عمل بکجا منجر شود ، موضوع دیگری است .
تمدن اسلامی -ولایی همان نظام فاشیستی است .
اما اگر از منظری واقعگرا و فارغ از ادعاهای مشتی آخوند فاسد و رهبران متوهم سپاهی و مسئولین امور مختلس ، دروغگو و بی اصول به واقعیت نگاه کنیم ، این همه ادعا ها همان مشخصات نظام فاشیستی است . استدلال ما برای این ادعا 1- سرکوب اصلاح طلبان واعتدالگرایان و حذف آنها از سکانهای اصلی دولتداری اسلامی تحت عنوان مبارزه با لیبرالیزم و غربگرایی در حالتیکه خامنه ای خود اس و اصل سیاستهای اقتصادی خود را بر خصوصی سازی که نشانه اصلی نئولیبرالیزم است نهاده است این دقیقا سیاست اعمالی هیتلر بود 2- دستگیری وسرکوب فعالان اصلاح طلب ، حقوق بشر ، عدالت طلب تحت عنوان مبارزه با نفوذ خارجی در حالیکه نفوذهای امنیتی و اطلاعاتی درست در زیر مجموع های سپاه و بیت و با ترور فعالین هسته ای نظام و انفجار مراکز هسته ای صورت گرفته است . 3- سعی بر غیر سیاسی و بیطرف کردن اقشار متوسط با تهدید ، سرکوب وتطمیع با پولپاشی هایی که توسط دولت روحانی صورت گرفت 4- سرکوب خونین و بیرحمانه هر گونه تظاهرات اعتراضی که بخواهد سویه سیاسی بخود بگیرد 5 و مهمتر از همه که همه این اقدامات با حمایت اقشار سنتی ، ائمه جمعه و روحانیت ولایی صورت می گیرد . 5- مدود کردن امکانات و اختیارات کانون وکلا ودستگیری گسترده وکلا .
وجه اصلی فاشیزم ، سرکوب معترضین و ناراضیان و کارگران بجان آمده توسط بخشی از مردم و هدایت نارضایتی ها بسوی رقبای سیاسی و منحرف کردن از مسیر انقلاب و اصلاح و حمله به لیبرالها ، روشنفکران و اقشار متوسط و ارزشهای آنان به بهانه دفاع از سنت و بنیادهای فکری و اخلاقی و مهمتر از همه استثمار شدید اقشار محروم ، کارگران و زحتکشمان بنفع کلان سرمایه داران دولتی و لایی ، بنیادها و بنگاههای مالی وابسته به بیت خامنه ای و سپاه است و نظام ولایی اینها همه این نشانه هارا را باهم دارد . آری دولت ابراهیم رئیسی که مقدمه بر قراری تمدن اسلامی خامنه ای است ، ویژگی های اساسی یک دولت فاشیستی را دارد و ایران را مقابل گزینه فاجعه جنگ داخلی و سقوط دولت و ملت ایران و یا انقلاب قرار خواهد داد . در دو نمونه فاشیزم ایتالیا و آلمان ، اقشار سنتی حامی فاشیزم تا به آخر و تبدیل آن کشورها بزمین سوخته از رژیمهای فاشیستی حاکم دفاع کرده اند .
اما در ایران ولایی هر راهی جز انقلاب به جنگ داخلی ونابودی کشور منجر خواهد شد . فقط انقلاب است که می تواند کمر فاشیزم حاکم را بشکند ، نه رفراندوم و نه عبور مسالمت آمیز چاره کار نیستند . آری باندهای حاک در حکومت ، تظاهرات را بسوی گرایشهای فاشیستی ر و سرکوب کارگر و معترض و روشنفکر سمت میدهند. در چنین شرایطی وظیفه گرایشهای مترقی ، سمت دادن نارضایتی ها بسوی انقلاب است . انقلابی که ادامه حرکت پدران ما در دوران مشروطیت است . انقلابی بسوی نوزایی ، سکولاریزم و لائیسیته. انقلابی بسوی برپایی ساختاری سیاسی با گفتمان ” لیبرالیزم سرخ ” برای دستیابی به آزادی ، برابری و برادری .
Leave a Reply