بسیاری از تحلیلگران برآنند مصاحبه طولانی ولادیمیر پوتین رییس جمهور فدراسیون روسیه با “تاکر کارلسون ” خبرنگار سابق فاکس نیوز ، اثبات کننده برخورد قوی وی ، تسلط بر مصاحبه و رقم زننده سمت و سوی مصاحبه از سوی ولادیمیر پوتین بوده است . نگارنده این سطور امابر خلاف این فکر می کند و بر آنست که پوتین در کلمه به کلمه این مصاحبه ضعف خود را فریاد زد
اگر بخواهیم از نظر فنی و تکنیکی به مصاحبه نگاه کنیم پوتین برنده این مصاحبه بود . ذکر دهها مورد آمار و ارقام بدون خطا و لغزش ، مراجعه به تاریخ به مانند یک استاد تاریخ که در حال ارائه درس برای دانشجویان است و نهایتا هوش سرشار وی ، وی را از نظر فنی به برنده مصاحبه که توانست حتی مصاحبه کننده را به همراهی و همدردی با مواضع وی وادار کند تبدیل کرد .
پوتین از نظر شخصی فردی قوی است اما وی از نظر سیاسی در موضع ضعیفی قرار دارد .موضع ضعیف سیاسی پوتین هم الزاما به شخص وی بر نمیگردد ، واقعیت اینستکه وی نماینده یک جامعه ضعیف است .جامعه ضعیف البته به معنای کشور ضعیف نیست . روسیه بعنوان یک دولت – ملت کشوری قوی است ، صاحب بیش از 4000 کلاهک هسته ای است . و هیچ کشوری نمی تواند براحتی به آن کشور حمله و یا اراده خود را به آن تحمیل کند .
اما علت اصلی ضعیف بودن موضع روسیه اینستکه مردم و جوامع مدنی در اداره روسیه نقشی اساسی ندارند و البته این ضعف هم به سنتهای سیاسی روسیه ، محوریت رهبر بعنوان پدر ملت و نهایتا اقتصاد کشور برمیگردد.
اقتصاد کشور معظم روسیه بر صادرات مواد خام ، نفت ، گاز، چوب و در بهترین حالت مواد معدنی و مواد شیمیایی قرار دارد .70% صادرات روسیه را محصولا ت نفتی تشکیل میدهد و همه ما می دانیم که اقتصادهای نفتی پر از فساد و بحرانهای اساسی عدم نیاز دولت به مالیات شهروندان و لاجرم به خود آنهاست .هنوز معلوم نیست چند در صد از ذخیره ارزی 500 میلیاردی که تا پیش از شروع جنگ در اختیار دولت فدراسیون روسیه بود هزینه شده است تا قیمت روبل در حد 100 واحد برای یک دلار نگهداشته شود .
در یک اقتصاد نفتی رابطه دولت و ملت رابطه ای دموکراتیک نیست ، ثروت اصلی در دست دولت و طبیعتا نیز حلقه های قدرت نزدیک به نخبگان سیاسی بیشترین بهره برندگان از رانت فراهم آمده از فروش مواد اولیه و نفت هستند . عدم شفافیت در بازتوزیع ثروت اکنون روسیه را به یکی از نابرابر ترین کشورهای دنیا تبدیل کرده است . اما البته این مورد نیست که موضع ” ولادیمیر پوتین ” ضعیف و وی نهایتا بازنده بازی در این مصاحبه و در سطحی جهانی است . پس ضعف پوتین در مقابل ” تاکر کارلسون ” از کجاست .
دشمن طاووس آمد پر او :
اتفاقا آنچه نقطه ضعف پوتین است منبع ثروتهای زیر زمینی وی یعنی نفت و گاز است . به جدولی که در پی می آید نگاه کنید : این جدول بیانگر رابطه و تبادلات اقتصادی میان روسیه و آمریکا در سال 2016 است وبعد از آنهم و تا قبل از شروع جنگ اوکراین این جدول تغییر اساسی نکرده بوده است . حدود 80% صادرات روسیه به آمریکا نفت ، گاز ، موادشیمیایی و فلزات اساسی ( فولاد و آهن ) هستند ، یعنی بیش یک قرن بعد از انقلاب اکتبر ، فدراسیون روسیه هنوز خام فروشی می کند ..و در مقابل از آمریکا ماشین آلات و تجهیزات ، تجهیزات پر کار برد در حمل و نقل ، عدسی های پر کار برد در صنایع فضایی ، ریز بینی و میکروسکوپی و …. وارد می کند ، ناگفته پیداست که این آمریکاست که از نظر پیچیده بودن محصولات مبادلاتی نسبت به روسیه دست بالا را دارد. عرضه کنندگان نفت و گاز بسیارند و تحت سلطه آمریکا و خود آمریکا هم از صادر کنندگان نفت و گاز است . یعنی این روسیه است که در این مبادله تجاری به امریکا نیازمند است . و این روسیه است که اگر بیشتر از این مورد تحریم قرار گیرد انکشاف اقتصادی اش را ازدست میدهد .
صادرات روسیه به آمریکا چوب ، محصولات نفتی و شیمیایی
Of the $14.5 billion in U.S. imports from Russia in 2016, the top commodity sectors were minerals (49.9%) and base metals (20.8%). U.S. Commodity Trade with Russia for 2016 Total Value All Commodities 3.3% Agriculture (Chapters 01-24) 4.3% 49.9% Minerals (Chapters 25-27) 0.4% 13.5% Chemicals, Plastics, Leather (Chapters 28-43) 13.9% 1.0% Wood Products
(Chapters 44-49) 0.9% 0.2% Textiles and Footwear (Chapters 50-67) 0.9% 4.8% Stone, Glass, & Semiprecious Metals (Chapters 68-71) 1.5% 20.8% Base Metals (Chapters 72-83) 2.9% 2.1% Machinery (Chapter 84-85)
صادرات آمریکا به روسیه ماشین آلات ، تجهیزات الکترونیک و ….
31.0% 1.4% Transportation (Chapters 86-89) 33.9% 0.3% Optical, Measuring, Medical or Other instruments (Chapters 90-92)
7.6% 1.1% Arms and Ammunition (Chapter 93) 0.0% 0.1% Miscellaneous Manufactured Items (Chapter 94-96) 1.4% 0.3% Art & Antiques (Chapter 97) 0.3% 1.1% Special Items (Chapters 98-99** imports only 98) 0.6% Source: US Census Bureau, April 13, 2017 $14,512,462,224 $5,797,526,063 Imports from Russia by Sector US exports to Russia by Sector
تراز تجاری منفی روسیه نسبت به اروپاهم به همین شدت است
- In 2021, the total trade in goods between the EU and Russia amounted to €257.5 billion. The EU’s imports were worth €158.5 billion and were dominated by fuel and mining products – especially mineral fuels (€98.9 billion, 62%), wood (€3.16 billion, 2.0%), iron and steel (€7.4 billion, 4.7%), and fertilisers (1.78 bn, 1.1%). The EU’s exports in 2021 totalled €99.0 billion. They were led by machinery and equipment (€19.5 billion, 19.7%), motor vehicles (€8.95 billion, 9%), pharmaceuticals (€8.1 billion, 8.1%), electrical equipment and machinery (€7.57 billion, 7.6%), and plastics (€4.38 billion, 4.3%).
- Two-way trade in services between the EU and Russia in 2020 amounted to €29.4 billion, with EU imports of services from Russia representing €8.9 billion and exports of services to Russia accounting for €20.5 billion.
بر اساس گزارش صادره از یکی از کمیسیونهای تجارت خارجی اتحادیه اروپا و در سال 2021 یعنی آخرین سال قبل از شروع تحریمهای بوجود آمده بر اثر بحران اکراین ، حجم مبادلات تجاری فدراسیون روسیه با اتحادیه اروپا 257 میلیارد دلار بوده است که از این مبلع 158/5 میلیارد دلار آن واردات اروپا از روسیه بوده است که از این (62%- 98/9 میلیارد ) آن میلیارد آن نفت و گاز ، چوب (3/2 میلیارد دلار 2%) آهن و استیل ( 7/4 م.د. 4/7%) کود شیمیایی (1/78 م.د 1/1%)
در مقابل وقتی به صادرات اتحادیه اروپا به روسیه نگاه می کنیم ، متوجه ماهیت نیاز سخت روسیه به تجارت با غرب میشویم . صادرات اروپا به روسیه : 99 میلیارد دلار شامل تجهیزات و ماشین آلات به ارزش (€19.5 billion, 19.7%)- موتور وسایل نقلیه (€8.95 billion, 9%) دارو و تجهیزات مربوطه (€8.1 billion, 8.1%),تجهیزات الکترونیک €7.57 billion, 7.6%).. پلاستیک (€4.38 billion, 4.3%).
در سال ماقبل آن یعنی در سال 2020 ، صدور خدمات از اروپا به روسیه 20 میلیارد و در مقابل اروپا فقط 8 میلیارد یورو ، خدمات از روسیه وارد کرده است .
چنانچه ملاحظه می کنید در مبادلات تجاری میان دو طرف ، این روسیه است که بنا بر نوع کالاهای مورد مبادله نیازمند به ادامه ارتباط اقتصادی با اروپا و آمریکا است ، چه اینکه طرف غربی امکان تهیه نفت و گاز و …. را از بسیاری از منابع جهانی دیگر دارد اما روسیه نمی تواند تجهیزات صنعتی مورد مبادله با غرب رابراحتی از هر منبعی تهیه نماید .می توان گفت که دقیقا به خاطر همین نیاز است که ” ولادیمیر پوتین ” در سراسر مصاحبه بر تمنای دراز دامن کشور متبوعش بر بوجود آوردن ارتباط گسترده تر با غرب تاکید می کند . همانطور که پوتین تاکید می کند ، درخواست عضویت در باشگاه کشورهای اروپایی ، حتی در خواست پیوستن به ناتو از سوی یلتسین ، بعدا پوتین و تا کنون بارها در مذاکرات رسمی و غیر رسمی از طرف روسیه مطرح شده است اما آمریکا و اروپا ، طبیعتا و بدلایلی که جای بحث آن اینجا نیست ، حاضر به پذیرفتن این درخواست روسیه نشده اند . پوتین می گوید که وی ، یلتسین و گور باچف فریاد بر آورده اند که ما هم مانند شما بورژوا هستیم ، ما هم می خواهیم عضو ناتو شویم ( و طبیعتا در حمله به لیبی ، عراق وسوریه شرکت داشته باشیم ) . . یعنی اینکه روسیه و بخصوص بخش رهبری سیاسی آن و اقشار متوسط و مرفه حاکم بر روسیه نمی خواهند از نظر جغرافیای سیاسی هیچ ارتباطی با دنیای جنوب داشته باشند ، اما این غرب است که آنها را آدم بحساب نمی آورد و بنابر این ، این همه ترهات ج.ا.در باره جبهه مقاومت و .. توهمات مشتی آخوندو حزب اللهی از همه جا وامانده است . حتی اخیرا بخشی از حزب اللهی ها تصاویر خامنه ای ، رییس جمهور چین و ولادیمیر پوتین را بعنوان رهبران جبهه ای خیالی با نام مقاومت منتشر میکردند . غرب هر زمان به روسیه چراغ سبز ورود به باشگاه کشورهای پیشرفته صنعتی را بدهد ، روسها بدون معطلی به ج.ا. و چین پشت خواهند کرد . الیگارش های حاکم بر روسیه و اقشار متوسط و مرفه این کشور ؛ عاشق زندگی و ارزشهای عرفی آمریکایی هستند .
از طرف دیگر درنظر بگیریم که اروپا ، روسیه، کشوری که در بخشهای مسلمان نشین آن میلیونها مسلمان زندگی می کنند را براحتی بعنوان یک عضو متساوی الحقوق نخواهد پذیرفت .
مسئله پیوستن به ناتو و یا اتحادیه اروپا در داخل روسیه نیز موضوعی سیاسی است ، اصلاح طلبان داخل حزب کمونیست که نهایتا خود را در هیئت گورباچف ، یلتسین و اکنون ولادیمیر پوتین نشان داده اند ، در مقابله با جناح ارتدکس داخل حزب که آخرین رهبر آنان یوری آندروپف بود ، اطمینان میدادند که به مجرد انحلال اتحاد شوروی و پیمان ورشو، آمریکا و اروپا برای تقویت مواضع آنان ، روسیه غیر کمونیست را با آغوش باز پذیرفته و صدور صنعت و تکنیک مدرن به روسیه آغاز و غرب بسرعت روسیه را بمانند خود صنعتی خواهد کرد .
اما غرب بیشتر از آنکه بخواهد برای خود رقیبی دست و پا گیر درست کند بفکر گسترش روابط اقتصادی با کشورهای آسیای میانه و قفقاز گسترش پیمان ناتو تا درونی ترین مرزهای فدراسیون روسیه بدون کرملین است . اروپا و آمریکا در عطش دستیابی به 600 هزار تن پنبه تولیدی سالیانه ازبکستان و نزدیک یه 800 هزار تن آلومینیوم تولیدی سالیانه تاجیکستان ، ظرفیتهای عظیم اقتصاد قزاقستان و نفت ترکمنستان هستند اما حتی پنبه ازبکستان و یا آلومینیوم تاجیکستان بشکلی طراحی تولید و کشت و داشت و برداشت شده اند که فقط مورد استفاده در کارخانه ها و محصولات تولیدی روسی هستند . بعد از فروپاشی هر قرار دادی که شرکتهای غربی با این کشورها برای تغییر خطوط تولید بستند ، با دخالت خونین روسیه بی سر انجام ماند .
(1)– غرب اکنون در تلاش برای نفوذ به حیاط خلوت روسیه در آسیای میانه است
اگر اروپا و آمریکا برخورد تخاصم آمیز با روسیه را ادامه بدهند در آینده نزدیک شاهد اکراین های بیشتری برای روسیه در آسیای میانه و یا قفقاز خواهیم بود . آماده ترین کشور برای در افتادن با روسیه قزاقستان است و این دقیقا دلیل ترس روسیه و پوتین از اروپا و آمریکا است . و این همان ضعف روسیه در مقابل غرب است ، مگر روسیه چند سال میتواند در جنگهایی خانمانسوز و اکراین هایی دیگر دوام بیاورد ؟ از یاد نبریم که بخش وسیعی از وکلا ، پزشکان ، کارمندان عالیرتبه وزارتخانه ها و حتی تاسطح معاونان وزیر عموما و حتی از سوی تبلیغات کرملین ، ارتش نهفته غرب در روسیه بشمار آمده و عموما عاشق آمریکا و زندگی و سیاست ورزی آمریکایی هستند . ولادیمیر پوتین بر همه این ضعفهای خود در مقابل غرب بخوبی آگاه است .
اکنون حزب کمونیست روسیه می تواند دائم بر اشتباه تحلیلی اصلاح طلبان دیروزین حزب و حاکمان امروزین کرملین تاکید کند ودر این ارتباط است که بهبود روابط با امریکا و اروپا برای ولادیمیر پوتین مسئله ای حیثیتی و از سوی دیگر حیاتی است .
بنظر میرسد تمنای پوتین و کرملین برای گسترش ارتباط با غرب ، موضوعی منحصر به سالهای بعد از فروپاشی نیست ، پوتین حتی تا کنون هم نیز حاضر به پرداختن هر بهایی برای رسیدن به این مقصود است . ولادیمیر پوتین در همین مصاحبه می گوید که در ابتدای حمله به اوکراین وقتی که ارتش روسیه به 25 کیلومتری کیف رسیده بود ، بخاطر قول و قراری که با رهبران کشورهای اروپایی برای اتمام سریع جنگ گذاشته بوده است ، حاضر بعقب نشینی شده است و بعد هم طبق معمول طرف غربی ، وی را سکه یک پول کرد و زیر همه قولهایش زد است . بنابراین از دریچه چشم منافع فدراسیون روسیه پوتین با اشتباه خود که مانند گورباچف و یا یلتسین با انحلال شوروی و ناتو ، کلاه گشادی بسرشان رفت ، پوتین نیز بخاطر نشان دادن هماهنگی خود با اروپا ، از 25 کیلومتری کیف عقب نشینی ، موجب ادامه جنگی شد که تا کنون نزدیک به یک میلیون کشته و زخمی از دو طرف شده است . یا در سالهای ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آوریل 2017، در یکی از جلسات شورای امنیت بخاطر بمباران شیمیایی در سوریه ، جانشین نماینده روسیه در سازمان ملل ” ولادیمیر سافرانکو ”، از نزدیکی روز افزون کشور متبوع خود به آمریکا و بر آشفته بودن اروپا و بریتانیا از این نزدیکی سخن گفت ، براستی روسیه هنوز هم فکر می کند که آمریکا و یا اروپا برای نزدیک شدن به روسیه روبروی یکدیگر می ایستند ؟ در این صورت پوتین و دستگاه دیپلماسی روسیه ، افرادی فاقد درک از واقعیتهای روز سیاسی جهان نیستند ؟
بر اساس همین عدم درک صحیح است که می توان گفت که موضع پوتین در مصاحبه ضعیف بود و بر همین اساس است که پوتین سعی می کند با تاکید بر نقاط قوت شخصی خود در تاریخ دانی ، روانشناسی ، حقانیت تاریخی روسیه در مورد موضوع اکراین مخاطب را به قدرت خود در اقناع قانع و وی را با خود همراه کند . شاید یک مخاطب با هوش ضعیف ، ولادیمیر پوتین را برنده این مصاحبه بداند ، اما شما مخاطب هوشمند قطعا متوجه شدید که پوتین با ایجاد گرد و خاک نتوانست ، حقیقت ضعف تاریخی روسیه در مقابل غرب را که تا کنون هم ادامه دارد بپوشاند .
Leave a Reply