فحاشان سلطنت طلب مایه شرمساری اپوزیسیون

همه ما در جریان برگذاری انتخابات  برای بیرون آمدن کاندیدای مورد نظر رژیم ، از صندوق بودیم ،  بنا بر اخبار رسمی بیش از 50% جمعیت رای دهنده و بنا بر اخبار غیر رسمی حدود 80% اینان انتخابات را تحریم کردند . 

پس مبنای نگارش این مقاله بر تحریم انتخابات و غیر واقعی بودن ارقام اعلام شده از سوی مقامات برگذارکننده آن است .

شرکت کنندگان در انتخابات چه کسانی هستند .

 بخش عظیمی از شرکت کنندگان از حزب اللهی ها هستند آنان که یا حقوق بگیران و  خامنه ای  یا ج.ا.هستند و یا کسانی که  به ایدئولوژی ولایی اعتقاد و بدون دریافت هیچ پاداش ، رانت و مزدی ، برای دفاع از ج.ا. اسلامی در هر پهنه ای آماده هستند . حتی باید میان حقوق بگیران خامنه ای و حقوق بگیران دولت هم فرق گذاشت . حقوق بگیران خامنه ای  را می توان سرسپردگان و ذوب شدگان  در ولایت دانست  اما یک حقوق بگیر دولت ج.ا. فردی است که فقط از ترس بوجود آمدن مشکلات اداری برای خود و خانواده اش حاضر به دادن رای میشود . بعضی از رای دهندگان افرادی از قشر خاکستری هستند که هنوز قادر به تصمیم گیری برای نافرمانی مدنی نیستند .

 یعنی در میان رای دهندگان هم بجز آن اقلیت محدود سرسپرده خامنه ای که می توان بر آنها نام دشمن نهاد ، بقیه از ملت بوده و بسیار زود از صف رژیمی ها جدا و به مردم خواهند پیوست .

 بر این مبنا برخوردی که از جانب بخشهایی از ایرانیان مقیم خارج از کشور با رای دهندگان دیدیم ، برخوردی بغایت غیر انسانی ، فاشیستی و زشت بود .

 ما بعنوان اپوزیسیون ج.ا. باید بتوانیم الگوهای رفتاری بمراتب زیبا ، انسانی و متمدنانه برای برخورد حتی با دشمنان خود ، بمعرض نمایش بگذاریم ، ما باید برای جذب اقشار خا کستری، افقهایی والاتر برای زندگی اجتماعی از جمله برخوردهای  سیاسی بنمایش بگذاریم .

اما سلطنت طلبها و بخشی از اپوزیسیون آمریکا نشین برهبری مصی علینژاد ، بر فحاشی ، بی ادبی و پرده دری در برخورد با مخالفان فکری تاکید دارند . مصی علینژاد نه تنها بر فحاشی که بر پرده دری و نشان دادن ضدیت خود با اخلاق و سنتهای ایرانی نیز تاکید دارد ” علینژاد ” مانند معتادی که به پوچی رسیده و به هیچ چیز جز نابودی معتاد نیست ، عربده می کشد  بله من از خارجی ها پول میگیرم ، من قبل از ازدواج حامله شده بودم ، من ، من و من و بی پروا مانند فردی رو به نابودی در خیابانهای نیویورک به رقص شترمی آغازد و نتیجه آن سیاست هم بر آمد سام رجبی  و همپالکی هایش هستند که قطعا نوادگان فکری شعبان بی مخ هستند و دیگر هیچ .

اما هیچ دودی بدون آتش نیست ، و آتش زباله سوز این دود بنظر من مایه در اطراف شخص رضا پهلوی دارد ، هیچ آتش به اختیاری  ، هیچ نیروی خود سری بدون گرفتن فرمان از رهبر خود دست به چنین کارهای شنیعی که این چند روزه در اطراف مراکز انتخاباتی رژیم در خارج از کشور بودیم نمی زند .

 نهادهای فیروزه ای اطراف رضا پهلوی که فعالین آن تا همین چند سال پیش فعالان مراکز تبلیغاتی رژیم بودند :  فرشگرد (  کیانی ، قاسمی نژاد ، اعتمادی و  آن بانوی سیاه سانسور و سرکوب  در خارج از کشور حقوق بگیر آمریکا مریم معمارصادقی  ) از تولید کنند گان ادبیات فحش و ناسزا بوده که بیشترین نقش را در بد بین کردن مردم به اپوزیسیون دارند .

برخوردهای غیر قابل تحمل از حیث کاربرد توهین آمیز ترین کلمات ، که در ایران و زبان فارسی ، فقط آدمهای فاسد الاخلاق و وامانده اجتماعی آنها را بکار میبرند ، ما مخالفین رژیم را شرمنده و بیدفاع می کند . حتی بنطر من برخوردهایی که با یک مدافع رژیم در لندن یعنی ” علیزاده ” شد غیر قابل دفاع و شرم آور است . ” علیزاده مدافع رژیم است و من خودچندین مقاله در برخورد با وی نوشته ام ، اما هیچ برخورد توهین آمیزی با وی جایز نیست .  وی هموطن راه گم کرده ماست و دیری نمی کشد که وی نیز از حمایت خامنه ای دست خواهد شست . اپوزیسیون سلطنت طلب و اطرافیان رضا پهلوی و فرشگرد و مصی علینژاد ، ماهیت واقعی خود را با چنین برخوردهای زشت و زننده  برای مردم ایران افشا کردند . در عین حال نمی توان به تئوری تو طئه پناه برد و باید قبول کرد که این فحشان بی ادب و بی شخصیت ،  بخشی از در حاشیه ماندگان اجتماعی ، لمپنها ، شکست خوردگان  هستند و عوامل جمهوری اسلامی هم در میان آنها موج میزنند