سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

” علی خامنه ای ” نشسته بر شمشیر خون آلود،اما زنگ زده ولایت  

اکنون نزدیک به نیم قرن از  وقوع پدیده ای که از آن با نامانقلاب اسلامییاد میشود می گذرد ، انقلاب اسلامی نتیجه همراهی اکثریت مردم ایران در سال 1357 برای عبور از سلطنت ، با روحانیتی  بود که در ادبیات و اسناد تاریخی و نظم و نثر  ما ایرانیان بمثابه مردمی متقلب ، دورو دوزبان گندم نما و جوفروش معرفی شده انداین خود از معماهای تاریخی است که مردمی که در تمام ادبیات و تاریخ و اسناد از روحانیت جز با زبان طنز و مسخره یاد نکرده اند چگونه با آن برای سرنگونی حکومت مستقر و بظاهر مدرن همراه میشوند ؟ که در مقالات بسیار به آن پرداخته ام  

اکنون بعد 5 دهه واقعیت اینستکه علی خامنه ای و بخشهایی از مردم ایران  که هنوز با این نظام همراهی میکنند هر چند بقیمت ارتکاب جنایتهای دهشتناک ، در اوج دستیابی به همه اهداف خود اما و البته در موقعیتی لرزان و شکننده هستند . نکته اصلی موضوع اینستکه در جنایتهای مرتکبه از سوی خامنه ای ، بخشهایی از مردم ما نه بعنوان مامور و معذور که بعنوان معتقد به جنایت و عامل آن با وی همکاری کرده اند و این موضوع است که به ج.ا. سویه های فاشیستی نیز میدهد . 

موقعیت فعلی البته از یکسو خامنه ای و سپاه و مجموعه نهادها و بیت رهبری را ، موفق نشان میدهد اما لرزان بودن این موقعیت  در عین حال آنان را بسیار نگران و  وحشت زده کرده است . اقدامات اخیر خامنه ای در حوزه سیاستهای داخلی و خارجی ریشه در این تزلزل دارد . ابتدا به ویژگی های  موقعیتی که خامنه ای در آنست نظری بیندازیم . 

خامنه ای در داخل کشور ،  علیرغم  حفظ پوسته جمهوریت نظام، که برای همراه کردن اقشار متجدد با خود به آن نیاز دارد  با مهندسی انتخابات ها و سازماندهی نهادها بدلخواه خود ، عملا توانسته است آن بخش از اصلاح طلبان بنمایندگی ” مسعود پزشکیان ” را بر سر کار بیاورد که خود اعلام کرده است که مطیع اوامر ” خامنه ای ” است و این شکل از رابطه میان ریاست جمهوری و ولی فقیه ، عملا شبیه به شکلی از نظام پارلمانی است که در آن ریاست جمهوری که  حتی با انتخابات تحت نظر شورای نگهبان انتخاب شده است عملا جز اجرای اوامر  ولی فقیه وظیفه ای ندارد ، بنابراین خامنه ای با سرکوب اصلاح طلبان ، کشته شدن پر ابهام رفسنجانی و سرکوب های فرهنگی و فیزیکی خونین اقشار متوسط ابتدائا توانست اصلاح طلبان و اقشار متوسط  را که در سالهای اخیر حتی اندیشه های سرنگونی طلبانه و سلطنت طلبانه در میان آنان تقویت شده بود را از صرافت فعالیت سیاسی بیندازد و بعد از آن هم برای اینکه اینان به سرنگونی طلبان نپیوندند ، نماینده مورد تایید خود یعنی ” پزشکیان ”  را به آنان تحمیل کند .. در حوزه تدبیر سیاستهای داخلی ، اکنون خامنه ای هرچند لرزان اما در اوج موفقیت ایستاده است .شورشهای نان ، شورشهای فرهنگی و آزادی خواهی از هر نوع آن دموکراتیک ؛ برانداز و آمریکایی را سرکوب کرده است ، به مخالف خوانی های درون جبهه اصولگرایان از نوع پایداری ، عدالتخواهی ، حجتیه ای  و ….لگام زده است و آنان را به پذیرش انتخاب خود مجبور کرده است و اصلاح طلبان و اقشار متوسط را بدون اینکه هیچ سهمی از تقسیم قدرت و ثروت را به آنان بدهد خنثی کرده است . 

 خامنه ای در حوزه سیاستهای خارجی توانست با تشویق حماس به عملیات 7 اکتبر که به نابود شدن سران حماس و حزب الله و تبدیل کردن جمعیت چند میلیونی غزه  به گوشت دم توپ و به کشته دادن دهها هزار نفر اسرائیلی ، لبنانی و فلسطینی  انجامید برای خود اعتبار بخرد و نشان دهد که جمعیت شیعه ولایی ایرانی  برهبریخامنه ایقدرت به آشوب کشاندن منطقه را دارد ، دوبار حمله موشکی ج.ا. به اسرائیل هر چند که از نظر نظامی عملیاتهایی موفق نبودند اما به اعتبار سیاسی ج.ا افزودند. دوری آذربایجان علی اف و اقلیم کردستان از اسرائیل از نتایج مستقیم حملات موشکی ج.ا. به اسرائیل بودند . 

  نتیجه تحرکات یکسال اخیر ج.ا.برقرار شدن رابطه نزدیک سیاسی میان ج.ا.و کشورهای عرب منطقه تا شمال افریقا از یکسو بیانگر  بازی کردن خامنه ای با برگ مردم نگون بخت فلسطین و لبنان و از دیگر سو نشان از ترس آن  کشورها از به آشوب کشانده شدن کشورهایشان توسط عوامل ج.ا. و همچنین مورد حمله موشکی قرار گرفتن مراکز تولید نفت خود از سوی سپاه پاسداران دارد .از سوی دیگر بنظر نمی آید در شرایط بعد از 7 اکتبر ، کشورهای عرب بتوانند بسادگی بدنبال احیای قرارداد ابراهیم در جهت نزدیکی با اسرائیل گام بردارند و علت آنهم ، کشته شدن دهها هزار فلسطینی و نابود شدن غزه در جنگ میان حماس و اسرائیل است .  اگر خامنه ای بتواند مدت دیگری بدون اینکه رژیم اسلامی اش مورد خطر قرار گیرد در آتش جنگ بدمد ، از یکطرف زمینه بیشتری برای بوجود آمدن اتحادی هر چند سطحی میان کشورهای اسلامی منطقه که در آن ج.ا. وزن اصلی را خواهد داشت ، شده و از سوی دیگر با نگه داشتن کشور در وضعیتی جنگی زمینه سرکوب در داخل و بالابردن وزن و عیار تفکرات شیعی – ملی – ایرانی را بدست خواهد آورد . با ابقای وضعیت جنگی سپاه در داخل نیز بهانه نزدیک شدن به تولید سلاح های اتمی را بدست خواهد آورد . ” خامنه ای ” در حوزه برخورد با اسرائیل ، علیرغم دادن هزینه های بسیار پیروز میدان بوده است و عملا  آن کشور را وارد جنگی کمر شکن کرده و تعداد زیاد کشته شدگان در غزه وترور  سران حماس و حزب الله و،سپاه پاسداران  ،  ج.ا. را  در موقعیت دفاع از حق و مظلوم و اسرائیل را در مقام یک کشور خونریز و بیرحم قرار داده است . 

 امروز در کشورهای اسلامی بوسعت ایران تا آسیای میانه و قفقاز و خاورمیانه و شمال افریقا و حتی جوانان مسلمان ساکن اروپا  دفاع از اسرائیل به دفاع ازامری ضد انسانی ، اسلامی و فرهنگی تبدیل شده و موقعیت روحانیت شیعی را حتی در میان اعراب سنی  بالا برده است و این زنگ خطری برای جنبش آزادی خواهی در ایران و مبارزات ضد بنیادگرایی اسلامی در سطح جهانی است ، در چندین نمونه  واقعی  در تاجیکستان ، ازبکستان ، قفقاز و کشورهای عربی  برای پی بردن به گرایش جوانان در مورد اسرائیل هر گونه دفاع از اسرائیل ، با حمله شدید مخاطبان  به فرد مدافع روبرو شد.از یاد نبرید که بهره اصلی از این موقعیت را ج.ا. برهبری خامنه ای میبرد . 

 وقتی از علی خامنه ای صحبت می کنیم کسی است که می توان وی را شعبده بازی ماهر و قاهر دانست ، وی از آن دسته از سیاست بازانی است  که  با بیضه در کلاه سیاست شعبده بازی می کنند و از درون کیسه مارگیری فقاهت ، نظام و ساختار سیاسی ناسازه جمهوری اسلامی بیرون می کشند و برای همساز کردن ، “ج.ا.” با شرایط  جهانی وداخلی و مردم متشکل از اقشار و آحاد و طبقات مختلف مجبور میشود برای حفظ نظام  به هر قیمتی (1) همه اصول خود حتی آنطور که گاها خودشان می گویند از اصول و فروع دین هم  بگذرد . زیر پا نهادن همه اصول سیاسی ، اخلاقی و اجتماعی از سوی خامنه ای و حزب اللهی و همه طرفداران ج.ا. حتی اصلاح طلبان ، اینان را در بلند مدت در موقعیتی شکننده  قرار میدهد ، جمهوری اسلامی و فرد خامنه ای همه مشخصات سیاستمداران ماکیاولیست و بی اصل و اصول را دارد ، نظامی سیاسی که در آن خدا مرده است و برای دست اندکاران آن همه چیز حتی زیر پا گذاشتن اصول ، مجاز است . 

هدف خامنه ای نجات دادن روحانیت در حال زوال شیعه است که در ابتدای این مسیر  ایران را به گروگان گرفت وجمعیت غیر ولایی ایرانی متوجه شدند که اگر در مقابل ولایی ها بایستند ، ممکنست کشور دچار جنگ داخلی شود  ، پس از مبارزات جدی با اینان دست کشیند ، خامنه ای اما در میان  دنیای یک میلیاردی مسلمانان سنی هیچ شانسی برای  در اکثریت قرار گرفتن ندارد، اگر قرار باشد کشوری غیر عرب در جایگاه الگوسازی برای کشورهای مسلمان قرار بگیرد البته ترکیه  که هم سنی است و هم توانسته شکل منطقی تری برای همسان سازی اسلام و سکولاریزم ارائه دهد شانس بیشتری دارد . اما خامنه ای در اینجا دست به تاکتیک دیگری زد و  سعی کرده است که  باصطلاح دفاع خود از مردم مظلوم فلسطین را به نقطه قوت نظام ولایی در میان کشورهای مسلمان تبدیل کند و در این مسیر توانسته حمایت عاطفی بخشهایی از مردم مسلمان در منطقه و جهان را  جلب کند . 

 بر این مبنا  ج.ا. برای اینکه بتواند  اتحاد خود با کشورهای عربی منطقه وشمال افریقا را مستحکمتر کند و نوعی بیداری اسلامی – شیعی را رقم بزند ، باید در آتش جنگ میان فلسطینی ها و اسرائیل بدمد اما شدت آن در حدی نباشد که اسرائیل کمر بقتل ولایت ببندد !  خامنه ای با چنین تاکتیکی می تواند موقعیت لرزان اما موفق خود را تبدیل به بردی میان مدت کند . دقیقا در این ارتباط است که اتحادیه اروپا درمقابل و در اقدامی غیر منتطره در نشستی با سران کشورهای حوزه خلیج فارس ، از تعلق جزایر سه گانه ایرانی به امارات می گوید .، اتحادیه اروپا و اسرائیل میدانند که اگر جبهه ای متشکل از ج.ا. و کشورهای اسلامی منطقه و روسیه تشکیل شود ، در حوزه گفتمانی و فرهنگی دارای موقعیتی برتر نسبت به آمریکا ، اسرائیل و حتی اپوزیسیون خواهد بود و توان متحد کردن مسلمانان را زیر چتر ایران ، روسیه و حتی چین که اویغور میکشد را خواهد داشت . 

در مقابل اما  اسرائیل تا کنون در حوزه سخت افزار ی نبرد در میدان ، ترور وخرابکاری و فتح سرزمین ها  موفق بوده است ، اما نقطه ضعف مخالفان ج.ا. از اسرائیل و آمریکا تا اپوزیسیون در وجوه مختلف آن تا کنون  این بوده است که  در مقابله با ج.ا.از عهده برخورد هوشمندانه و تولید گفتمان ، نا توان بوده اند و این زنگ خطری برای اسرائیل و جبهه ضد بنیاد گرایی شیعیاسلامی است . 

 از یاد نبریم که مبارزه از نوع کشتارهای وسیع ، ترور رهبران سیاسی ، تخریب و ایجاد جنگ داخلی تا کنون و در هیچ موردی به پیروزی قطعی قدرتهای مجری آن منجر نشده است .شکستهای آمریکا در ویتنام ، کره ،عراق و حتی در افغانستان از طالبان بشدت عقب مانده و بدوی ، گواهی بر ادعای ما مبنی بر اینستکه راهی که اسرائیل در مبارزه با بنیاد گرایی شیعه و ج.ا. پای در آن نهاده است تا کنون و هیچ موردی به موفقیت دست نیافته است ، سهل است که به پیروزی نیروهایی ضد آمریکایی در همه جبهه های فوق الذکر منجر شده است ، با این فرق که آمریکا امکان عقب نشینی و فرار از ویتنام ، عراق و افغانستان و کره را داشت ، اما اسرائیلی ها و یهودیان اگر فقط یکبار از حماس و ج.ا. شکستی بزرگ بخورند جایی برای عقب نشینی و هزیمت ندارند . هشدار : اگر نیروهای ولایی فقط یکبار موفق به ایجاد انتفاضه در داخل اسرائیل شوند شک نکنید که چنان حرکت مفروضی ، نیروهای اصلاح طلب دنیای عرب را به حاشیه رانده ، موجب ایجاد وحدت میان ایران و ترکیه و کشورهای عربیاسلامی منطقه شده و حتی زمینه ایجاد هولوکاستی دیگر برای یهودیان ساکن اسرائیل دور از انتظار نیست . 

یگانه امید به شکست خامنه ای و نیروهای اهریمنی حامی وی خیزش انقلابی مردم ایران است که آنهم بسیار بعید و دست نیافتنی است ، حرکات اعتراضی سال 1401 ( ز.ز. آ ) اساسا سویه مردم ، ملی و انقلابی نداشت . 

 با در نظر گرفتن  حرکات اعتراضی از سال 1396 تا 1401 ، می توان به این نتیجه رسید که تنها حرکت سیاسی در میان این اعتراضات که مستقیما ، پرفدرت و همه جانبه سرنگونی ج.ا. را نشانه رفته بود ، خیزش 1403 خیزشی بهمعنای واقعی کلمه سیاسی بود که آنهم تحت رهبری چند رسانه آمریکایی و ایران اینترنشنال مشکوک و یک کارمند صدای آمریکا و تعدادی هنرپیشه های  پورن و لختی بود که البته براندازانه بود اما اساسا نمی توان به آن امیدی برای برپایی انقلاب داشت .  

احتمال دیگر  که وضعیت رژیم ج.ا. را متزلزل می کند ،  احتمال حمله بزرگ نظامی اسرائیل و آمریکا به ایران است که در چشم انداز فعلی بهیچوجه برپایی نظامی سیاسی حتی به برهبری مجاهدین خلق و یا رضا پهلوی در آن  متصور نیست و چنان حمله ای اساسا به جنگ داخلی و مداخله کشورهای همسایه در ایران ، و تجزیه ایران منجر خواهد شد . چشم اندازی که بنظر می اید اسرائیل ، آمریکا و اروپا از وقوع آن احتراز دارند . 

فقر و فلاکت و فحشا وفساد،  عوامل دیگری هستند که می توانند به بروز یک شورش قوی در داخل منجر شوند که چنین شورشهایی حتی اگر سرکوب نشوند  نمی توانند به انقلاب منجر شوند و اگر اسرائیل ریسک فروپاشی قدرت مرکزی در ایران را بپذیرد  این خود می تواند به عاملی برای  خلاص شدن اسرائیل و آمریکا از دست ج.ا. ، تبدیل شود 

 البته از یاد نباید برد که انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا پیش رو است و اگر در آن ” دونالد ترامپپیروز شود بخشی از معادلات بالا به هم خواهد خودرد که با توجه به غیر قابل پیش بینی بودن وی ، تحلیل و آینده نگری در این مورد بسیار مشکل می نماید . 

وقتی می گوییم وی  ” به هر قیمتی ” به همه خواسته هایش رسیده است، این واقعیت خود شکنندگی این موقعیت را برای ما بیان می کند : ( 1)- گردانندگان این نظام  در سال 1360 جوانان و نوجوانان را حتی بدون احراز هویت ودر حالیکه در تظاهرات دستگیر شده بودند اعدام کرده اند.، بهر قیمتی یعنی زندانیان دستگیر شده را که توسط خود بیدادگاههای ج.ا. محکوم بتحمل زندان شده بودند را به این امید واهی که 3000 نفر زندانی لجوج داریم اگر اینها را هم اعدام کنیم ، موضوع مخالفت با نظام را یکبار برای همیشه تمام می کنیم ، اعدام کرده اند  وبعد هم مانند قاتلهای سریالی، کشتار و سرکوب  را ادامه داده اند . 

به کشتار نویسندگان تحت عنوان قتلهای زنجیره ای روی آورده و در یک نمونه آن نیز کودکی خردسال را چون شاهد قتل پدر خود بدست عوامل نظام بود ه را نیز بنحوی وحشیانه کارد آجین کردند ( کارون حاجی زاده فرزند نویسنده حمید حاجی زاده )  ، به هر قیمتی یعنی دوشیزگان باکره محکوم به اعدام را تحت بهانه خرافاتی شیعی ، قبل از اجرای حکم اعدام بزور بعقد پاسداران در آوردند و پاسداران کثیف به آنان تجاوز کردند ( صحبت های آخوندی بنام مرتضوی  رئیس وقت زندان اوین که در شبکه های اجتماعی موجود است) . به هر قیمتی یعنی کشتارهای عمومی اعتراضات مردمی را که آخرین نمونه آن حرکات اعتراضی 1401 بود را براه انداخته و مغز دختر و پسر و زن و مرد معترض را بضرب باطوم خرد کرده است . 

وقتی می گوییم به هر قیمتی فقط از این آزرده خاطر نیستیم که روشنفکران و فعالان سیاسی را دستگیر و شکنجه و اعدام کرده است ، بلکه کارگر را شلاق زده ، اموال دولت را تحت عنوان خصوصی سازی ، بعنوان بهای مزدوری به هواداران خود بذل و بخشش کرده است ، با اعطای ارز دولتی به وابستگان خود واردات ارزان به کشور را داخل و کمر تولید کننده خرد داخلی را شکسته است ، دولت منتخب همین نظام با دست اندازی به صندوق بازنشستگان همه اندوخته های انرا به یغما برده و در داخل و خارج خرج سیاستهای توسعه طلبانه و سرکوبگرانه خود کرده است ، به هر قیمت یعنی فقر و فحشا و اعدام در ایران اسلام زده بیداد می کند ، اختلاس و فساد اخلاقی در میان رهبران نظام رواج دارد و  دولت اسلامی از بدهکارترین دولتهای جهان به منابع مالی و باتکی داخلی است . به قیمت اینکه مردم بدبخت و بی پناه لبنان و فلسطین را گوشت دم توپ ، سیاستهای متجا وزانه کرده است و فقط در مورد اخیر آن بعد از 7 اکتبر 2023 ، تاکنون دهها هزار فلسطنیی و لبنانی و یهودی کشته  وزخمی و آواره شده اند 

 اگر یک دولت مدعی بر آمده از یک انقلاب مردمی ، مرتکب چنین جنایتها ، فضاحت ها و نامردمی هایی شده باشد ، جز نام خائن به منافع ملت و در عین حال بی اصول ، بی پرنسیپ و خلاصه بی همه چیز به معنای واقعی کلمه چه نام دیگری می توان بر آن نهاد ؟

Tagged as: , , , , , , , , ,

Leave a Reply

Start here