سال نو بر همگان مبارک باد به امید سال پر از پیروزی و امید برای ایران و ایرانی

” عایشه بنت محمد ” فردا به مدرسه نمیرود ، فردا بمناسبت عید فطر تعطیل است .

زنگ تلفن بصدا در می آید و قطع می شود ، نگاه می کنم نام دوست جدیدم را می بینم که تلفن زده و قطع کرده است : نام او” محمد سیف الثانی ” است  ؛ وی امکان مالی ندارد که موبایل خود را شارژ کند و وقتی می خواهد با من تماس بگیرد ، تلفن می زند وقطع می کند و این بدانمعنی است که من باید به او تلفن بزنم ، با او تماس می گیرم ، گوشی را بر می دارد و می گوید : ” سلام علیکم ” می گویم ” وعلیک السلام و رحمه الله ” وی می گوید : فردا عید فطر اعلام شده و دخترش ” عایشه بنت محمد ”   بمناسبت عید فطر تعطیل است و به مدرسه نمیرود و لازم نیست برای بردن وی به مدرسه بسراغ وی بروم . من به زبان هلندی با او صحبت می کنم چون هردویمان این زبان را می دانیم ، اما او معمولا با مکالمه  را با ” سلام علیکم ” شروع می کند و چون می داند من از ایران هستم انتظارشنیدن  ” علیک السلام و رحمه الله ” را آنچنان که عربها و مسلمانان می گویند رااز من دارد و منهم تعصبی ندارم که بخواهم با او از در مقابله در آیم .

 . دوستی من با اوهم اینطور شروع شد که من هرروز صبح که بچه های خود را به مدرسه می بردم میدیدم که وی دخترک 5-4 ساله خود را پای پیاده در سرمای زمستان به مدرسه می برد ، یکبار وی را صدا زدم و گفتم من در خیابان نزدیک به شما زندگی می کنم و می توانم هر روز که بچه های خودم را به مدرسه می برم دختر شما راهم  با آنها به مدرسه برسانم ، چون فرزندان من با دختر شما در یک مدرسه هستند ، وی تشکر کرد و بعد از آن هر روز صبح دختر کوچولوی وی را که 4 ساله است و پیش دبستانی است را از خانه آنها تحویل می گیرم و به مدرسه میرسانم . بعد بیشتر اشنا شدیم وی و همسرش از مسلمانان ” تانزانیا ” هستند و دوازده سال است که بعنوان ” پناهنده ” به ” هلند ” آمده اند و هنوز مدارک اقامتی اشان را دریافت نداشته ، اجازه کار ندارند  و بنابراین با دریافت ماهانه 1200 یورو از سازمان تامین اجتماعی روزگار می گذرانند و از طرف دولت هم  یک خانه 3 اتاق خوابه به آنها داده شده و به این شکل زندگی می کنند . اصرار دارد که دختر خودر ا که نامش ” عایشه ” است را ” عایشه بنت محمد ” بنامد و در خانه ” دشداشه عربی ” می پوشد و برای نماز جمعه به مسجد کوچکی که در مرکز شهر است میرود . در مسجد کمی عربی یاد گرفته و فکر می کند ما ایرانی ها هم عربی بلدیم و دانسته های عربی خود را با من صحبت می کنم و منهم در همان حد وی البته عربی میدانم و با او سلام علیک می کنم  . خود و همسرش هر دو30-25 ساله و  مسلمان معتقد سنی هستند . بسیار هم مهربان هستند و می خواهند مارا به خانه خود دعوت کنند . دختر کوچک من چند بار می گوید که ” عایشه را سوار ماشین نکن ” می پرسم چرا ؟ می گوید : وقتی او سوار ماشین می شود ، ماشین بو می گیرد ، به او توضیح می دهم که درست است  و آن بوی خاص بخاطر ” رژیم غذایی خاص آنهاست و ممکنست ما نیز برای انها بوی خاص خودمان را داشته باشیم ونباید به این خاطر از ارتباط با آنها سر باز زنیم .

اینجا در هلند مسلمانان  و یا معتقدان به هر دین و فرقه مذهبی حق دارند در اعیاد خاص خود ، به مدرسه و یا محل کار نروند واگر کار می کنند آنروز را بعنوان مرخصی  استفاده کنند . “عایشه بنت محمد ” و سایر مسلمانان حتی در انتخاب غذا حق دارند اعلام کنند که در تغذیه روزانه باید ” اغذیه حلال ” به آنها داده شود .

با خودم فکر می کنم ” محمد سیف الثانی ” این مسلمان “تانزانیایی ” که اینجا در یک کشور اروپایی از چنین حقوقی برخوردار است و اینقدر هم مهربان است ، اگر مثلا در کشور خود و یا مثلا مانند داعشی ها در عراق بقدرت برسد ، دیگر اینقدر مهربان نبوده و پوست از کله غیر مسلمان که جای خود دارد ، از کله شیعه می کند ! مثلا بوکو حرام که یک گروه بیناد گرای از کشور ” نیجریه ” است با معتقدان به دیگر ادیان چه می کند ؟ می دانم که می دانید چه می کند و حاجت به تکرار نیست ، ممکنست بگویید که بوکو حرام و داعش  مسلمانان متعلق به گروههای تائید شده اسلامی نیستند ، خوب مثلا مسلمانان حاکم بر عربستان سعودی با مخالف و منتقد خود چه می کنند ، مثلا به یک مسیحی اجازه می دهند که مناسک مذهبی خود را بجا بیاورد ؟ احترامی به عقاید و خواسته های فرد متعلق به دیگر دینها و یا حتی به معتقدان به دیگر فرق اسلامی می گذارند و یا هر گونه تظاهر به برپایی مراسم دینی را مهمان شمشیرهای آخته خود می کنند ؟

خوب ممکنست بگویید آنها سنی و تکفیری و بیناد گرا هستند ، در ایران هم  که ، شیعه ولایی فقاهتی بر سر کار است اجازه نمی دهند که افراد معتقد به ادیان و فرق دیگر نفس بکشند ، اگر به مسیحی و یهودی هم اجازه داشتن کلیسا و کنیسه می دهد بخاط اینستکه نمی توانسته درمقابل سنت های ریشه دار همزیستی مسلمانان و یهودیان و مسیحی ها بایستد ، و گرنه درمواردی که عرف در مقابل آنها نایستد ، نه تنها به بهایی اجازه نفس کشیدن نمی دهند که حتی درویشان هم برای برپا نگهداشتن مناسک مذهبی خود از سرکوب حکومت در امان نیستند .

” محمد سیف الثانی ” که بسیار به اسم فامیل خود افتخار هم می کند وبه افتخار خلیفه دوم خود را ” سیف الثانی ” می نامد ،اگر در عراق و و جزو اصحاب قدرت بود  ، زن ودختر غیر مسلمان سنی را به فروش میرساند و حق خود می دانست که آنها را به بردگی بگیرد و گزاف نمی گویم واین فجایع رادر چند سال قدرتگیری ” داعش ” در عراق و سوریه  دیدیم .

” محمد سیف الثانی ” اگر در ایران بود و جزو اصحاب قدرت ،  من سکولار را مهدور الدم میدانست و شاید هم نجس و شاید همسر من را که بی حجاب است را نیز ” بد حجاب ” می دانست و مستخق یا روسری یا توسری  ! اما ” محمد و محمد ها ” این شانس را داشته اند که به اروپا بیایند و با تمدن مدرن آشنا شوند و روا داری بیاموزند و تربیت شوند وممکنست نه خود وی که دختر او و یا نوه هایش بطور کامل از بیناد گرایی اسلامی بطور کامل ببرند و به افراد مفیدی برای جامعه بشری تبدیل شوند .

می خواهم بگویم که اتفاقا این تمدن مدرن و سکولار است که امروزه می تواند به منشاء تربیت انسانها از هر قوم وقبیله ای تبدیل شده وجوامع چند فرهنگی را پایه گذاری نماید وگرنه ” تمدنهای بیناد گرا ” از جمله تمدن اسلامی و یا حتی ” نژاد پرستی اروپایی و آمریکایی هم  در این باره حرفی برای گفتن ندارند ، ممکنست بگویید که کشورهای اروپایی ثروتمند بوده   زمینه گسترش روا داری و پذیرش انسانهایی با مذهب و دین دیگر را دارند ، اما اینطور نیست کشورهای اسلامی صاحب نفت هم بسیار ثروتمند هستند ، اما شمشیر بر آنها حکومت می کند ، ایران نیز کشور ثروتمندی است اما حکومت اسلامی آلوده به اختلاس و فساد و بنیاد گرایی دینی ، نفس غیر معتقد به شیعه فقاهتی ولایی را می برد و حتی زنان ودختران ایرانی را به بهانه عقب رفتن روسری به انواع توهین ها و سرکوبها دچار می کند .

باید سعی در ایجاد ارتباط با بیناد گرایان دینی و نژادی و مذهبی کرد و آنان را وادار به آشنا شدن با تمامی جوانب زندگی مدرن ، هومانیزم ( انسانگرایی – مرکزیت انسان ونه خدا در صحنه زندگی اجتماعی ) کرد ، نباید به بنیاد گرایان اجازه داد که پیروان خود را از ارتباط با بقیه انسانها و معتقدان به مدرنیته و سکولاریزم منع کنند که با اینکار این بخت برگشتگان به بره هایی تبدیل می شوند که توسط رهبران دینی براحتی به مسلخ مبارزه با جوامعی که در آن زندگی می کنند فرستاده خواهند شد

Tagged as: , , , ,

Categorised in: فرهنگ ، تاریخ و جامعه, سیاست

Leave a Reply

Start here