ج.ا. بعد از امید نادان اکنون به ” علی علیزاده ” روی آورده است .
در ادبیات سیاسی ایران ، بعنوان کشوری استبداد زده ، بازجو به کسی می گویند که ابزاری بنام شکنجه در اختیار دارد و با تاسی به آن ، روایت خود از حادثه ای معین را به متهم ، قاضی ، بازپرس و زندانبان ، تحمیل می کند . مثلا به هر دلیلی و حتی گاها پرونده سازی نظر بازجو اینستکه یک متهم عملی را بخاطر تحریک و تشویش افکار عمومی انجام داده است ، یا متهم این ادعای بارجو را قبول می کند و یا نمی کند ، اگر نکند ، چشمانش را بسته وی را به یک تخت کوچک فلری می بندند ، یه تکه پلاستیک هم در دهانش می چپانند و آنقدر به کف پایش کابل میزنند که روایت باجو را بپذیرد ، این برخورد با متهمین سیاسی است که به شکلی وی را شکنجه می کنند که بتواند مدت زمان طولانی تری زیر شکنجه دوام بیاورد ، اما مثلا افسران آگاهی در برخورد با متهمین غیر سیاسی به شکلی وحشیانه تر با میله آهنی و چوب و لگد به شکم و آویزان کردن از پنکه سقفی راست و دروغ را از دهان متهم می کشند و بر اساس همین اعتراف هم بازپرس گردش کار متهم را می نویسد وبر همین اساس قاضی حکم میدهد و بر همین اساس زندانبان با زندانی رفتار می کند . و این یعنی پرونده سازی ، کاری که مثلا کیهان شریعتمداری با مخالفان فکری ج.ا. می کند ، کاری که دهها بازجو در مراکز شکنجه و آزار زندانیان سیاسی و غیر سیاسی با دستگیرشدگان می کنند و کاری که امروز علی علیزاده با منتقدان خامنه ای میکند . علیزاده تئوری های خود را با اتکا به شلاق بازجوو روایت دستگاه سرکوب و وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی سامان می دهد .
علی علیزاده خود شلاق بدست ندارد اما با تکیه به روایتهای بدست آمده از شلاق ادعاهای خود را مستدل می کند ، مثلا ادعا می کند که تظاهرات و اعتراضات در ایران فروکش کرده ، اما اینجا بمانند دستگاه امنیتی رژیم بدون اشاره به وحشیانه ترین برخوردها ، بدون اشاره به اعدام ، اخراج و فشار به خانواده و دوستان معترضین این ادعا را می کند . مثلا تئوری های خود را بر اساس رهبری های داهیانه ” علی خامنه ای ” می بافد و همه ما میدانیم این ادامه رهبری خامنه ای نزدیک به چهار دهه بر شکنجه و شلاق و اعدام و حتی کشتن نزدیکترین افراد به رهبری اساس شده است . علیزاده به شکلی از ادامه رهبری خامنه ای سخن میگوید که گویا خامنه ای بر اساس انتخابات دمکراتیک و توانایی در ایجاد رشدی متوازن و اقتصادی مترقی حکومت می کند ، ، علیزاده همه روسای جمهوری را نقد می کند اما جرات نمی کند بگوید که آنکس که در طول حیات سیاسی همه رییس جمهوری ها حاکم مطلق حتی در حد دخالت در تقسیم سهمیه دانشگاهها حاکم مطلق بوده است ، شخص خامنه ای بوده است . علیزاده بمانند همه حزب اللهی ها حسن روحانی و اصلاح طلبان را برای امضای پیمان برجام به خیانت محکوم می کنند اما جرات نمی کنند بگویند که مذاکرات برجام قبل از انتخاب حسن روحانی در عمان و تحت سرپرستی مستقیم خامنه ای شروع شده بود . در باره اشتباه خامنه ای در برجام در این مقاله سخن گفته ایم .
وی از شرکت اکثریت مردم ایران در مجری شدن طرحهای خامنه ای از هسته ای گرفته تا طرحهای ضد اسراییلی و هزینه های میلیاردی برای لبنان و عراق و …میگوید ، اما بمانند دستگاههای اطلاعاتی – تبلیغاتی رژیم و صدا و سیما فقط بخشی از واقعیتها که را که مجری شدن طرحها است را می گوید ، علیزاده بمانند صدا و سیما نمی گوید اگر جوانان و معترضین را در کف خیابان باطوم کش نمی کردند ، اگر کارگران را شلاق کش ، اخراج و در بیابانها نمی کشتند ، اکر بدختران تجاوز نمی کردند ، اگر به مدارس حمله شیمیایی نمی کردند ، اعتراضات آرام نمی گرفت ، علیزاده فقط می گوید خب دیدیم که مخالفین هم نتوانستند و مردم هم از آنها حمایت نکردند و بجای شرکت در سالروز اعترضات به شمال رفتند ، اما نمی گوید در این یکسال چند نفر اعدام شدند ، نقص عضو شدند و تنها بعد از این جنایات بود که مردم از اعتراضات حمایت نکردند و به این خاطر حق داریم وی را بازجو خبرنگار بنامیم چون تئوری های خود را بر اساس روایتهای بدست آمده از سرکوب ، شکنجه ، تجاوز بعنف به دختران ، اختلاس و ارسال پولهای اختلاس شده برای حزب الله و حماس می بافد .
وی همراه با برنامه های تلویزیونی – امنیتی مانند آقازاده ، گاندو ، هیولا و … به تخریب و جاسوس و مزدور خواندن طبقه متوسط که بار اصلی اداره بوروکراتیک و فن سالارانه جامعه را بدوش می کشد می پردازد و با جاسوس و مزدور و فاسد و … خواندن آنان ، زمینه را برای تحریک آن بسیجی و عضو نیروی انتظامی فراهم آورده واراده آنانرا برای چماق کش کردن هر فرد متعلق به این اقشار و طبقات را فراهم می آورد . در طول چند ماه گذشته بدترین تهمتها و اتهامات امنیتی بر علیه ” صادق زیبا کلام ” که مصداق بارز یک مخالف که فقط در چهارچوب قانون عمل میکرد از سوی علیزاده وهمپالکی هایش نصر ابادی ، امیر خراسانی و … مطرح و زمینه رابرای دستگیر کردن وی فراهم کردند ، هر روز و لحظه ای که ” زیبا کلام ” در زندان عذاب بکشد ، تبهکاران جدال بخشی از بار مسئولیت را بردوش دارند . ملت ایران هیچگاه خیانت تبهکاران جدال را فراموش نخواهد.کرد.
اکنون زیبا کلام و دهها فعال سیاسی دیگر که با پرونده سازی های باند تبهکار جدال بزندان افتاده اند با نابودی روحی و جسمی و مشکلات خانوادگی روبرو هستند و مردک در لندن و آن یکی زنک چفیه بسر در سوئد نشسته اند ، جرات ندارند که به کشوری که از آن دفاع می کنند بروند و بر علیه سیستم لیبرال دمکراسی غرب که بدون آن نمی توانند حتی نفس بکشند عربده های بنیادگرایانه سر میدهند و از صبر و تحمل اپوزیسیون سوء استفاده می کنند .
انگیزه ” علیزاده ” از این خیانتها چیست ؟
وی خود مستقیما می گوید که اعتقادات مذهبی ندارد ، در یکی از همین برنامه های چند روز اخیر گفت که وی یک ” شیعه فرهنگی ” است و منطور از این سخن اینستکه او از مواضع سیاسی حزب اللهی ها حمایت می کند ونه از اعتقادات مذهبی آنان .. بنظر میرسد که علت دفاع وی از ج.ا. اینستکه وی شدیدا بسندرم ” استکهلم ” دچار است و با توجه به اینکه چندین بار از اینکه در دوران نو جوانی اش مورد ضرب و شتم نیروی انتظامی و حزب اللهی ها قرار گرفته ، اکنون بنحوی بیمار گونه ، شیفته حزب اللهی ها و قدرت مردانگی اشان و مظهر این مردانگی در میان حزب اللهی ها یعنی ” خامنه ای ” است و چنین با شیفتگی خامنه ای را می پرستد و او برایش مظهر قدرت و مردانگی و حتی الوهیت هست و از تنها کسی که جرات انتقاد ندارد ، همان خامنه ای است . تئوری های وی بشدت متناقض است در بحث با مهدی نصیری از اینکه نصیری می گفت : خامنه ای بعنوان پدر ملت باید بر اجرای قانون و حمایت از ملت نظارت کند بر آشفته و وی را بعنوان فرد معتقد به نظراتی بشدت عقب مانده مسخره میکرد ، اما در مقابل اساس و اس ادعاهای وی در باره محق بودن خامنه ای در داشتن حقوق ویژه بدورانی از پروسه دولت – ملت اشاره می کند که دیکتاتوری مهربان و دولتی مقتدر حق اعمال مطلق استبداد دولتی و زور قانونی برای استفاده از حاکمیت ملی در صورت لزوم دارد . از یکسو با استفاده از ادعای دفاع از حاکمیت ملی ج.ا. را در سرکوبها مجاز میشمارد از سوی دیگر همین حاکمیت گویا ملی را در جوابگو بودن در مقابل مسئولیتهایش با ادعای با توجه به شرایط حساس کنونی مستثنی می کند .
علیزاده در پوشاندن حقیقت نقش بسزایی دارد و یک جانی بتمام معنی است .
در مصاحبه ای که با یکی از بستگان 6 کارگر کشته شده در یکی از معادن داشت از فرد داغ دیده علت اصلی مشکلات ( معدن -کشور ) را پرسید ، کارگر معدن مستقیم گفت گه علت العلل مشکلات کشور (خامنه ای ) است ، علیزاده تلاش بسیار کرد که به وی القا کند که خامنه ای از بسیاری از مشکلات خبر ندارد ، از علیزاده اصرار اما از کارگر معدن اصرار ، که یک ناخدا تعیین کننده مسیر اصلی حرکت تاثیر گذار بر سرنوشت همه سرنشینان کشتی است و علیزاده با وقاحت تمام سعی در برگرداندن تقصیر از خامنه ای کرد .وی همین خیانت را وقتی که کارگران معترض و اعتصابی را را به برنامه خود می آورد نیز مرتکب میشود و سعی در القای بی تقصیر بودن خامنه ای در بدبختی های مملکت را دارد و به شکلی می خواهد از کارگران ناراضی برده هایی بسازد که مانند خودش از متجاوز بخود دفاع کنند .
شباهت ” علیزاده ” به امید نادان چیست ؟
البته امید نادان و علیزاده دو انسان کاملا متفاوت هستند ، امید نادان فردی غیر سیاسی و متقلب است که از بد حادثه بزندان بلا در افتاده و در آنجا اسیر دست برنامه های وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه شده بود . از آنجاییکه ج.ا. نیز مانند همه رژیمهای دیکتاتوری هیچگاه قادر به فهمیدن این حقیت نیست که نیروی سرنگون کننده اش کیست ، می پنداشت و الان هم می پندارد که نیروی سرنگون کننده اش سلطنت طلبان و طرفداران رژیم سابق هستند ، و بر این مبنا بیشترین نیروه را برای سرکوب و یا سعی در جذب این نیروها می گذارد برنامه ای که دستگاههای اطلاعاتی رژیم با امید دانا پیش بردند این بود که که توسط برنامه های تلویزیونی ” امید دانا ” چنین القا کنند که ج.ا. هم در کلیت خود ادامه دهنده راه شاهان ایران است و برای اجرای این برنامه فرد کمی تا قسمتی خل و چل مانند امید دانا را بر گزید وطبیعتا با استفاده از لشکر سایبری و برنامه های روباتیک دنبال کننده و شرکت کننده در برنامه هایش تهیه کردو مدتی تعدادی از طرفداران سلطننت در ایران را با این برنامه سرکار گذشت و در این میانه هم امید دانا معروف شد ، اما از آنجاییکه بقول معروف پول ….. خرج در مان بواسیر میشود ، ج.ا. از امید دانا رو دستی خورد و وی بعد از اینکه با استفاده از در آمد های یو تیوب و…. پولدار شد رو در روی ج.ا. ایستاد و بقول معروف بالا و پایین ج.ا. و امام و پیغمبر شان را یکی کرد . ج.ا. قبلا همین رکب را از عباس فخر آور و باطبی خورده بود ، انها را فرستاده بود که برایش در کاخ سفید کار کنند ، آنها هم رفتند و جیک و بک اطلاعات را کف دست آمریکایی ها گذاشتند و به عامل آنها تبدیل شدند . بقول معروف ” شد غلامی که آب جوی ارد آب جوی آمد و غلام ببرد .تا ببینیم که عاقبت امید دانا چه خواهد شد .
ج.ا. عین همین برنامه مطرح کردن یک فرد را توسط لشکر سایبری با فرد ساده دلی مانند ” روح الله زم ” انجام داده بود و برای سوء استفاده از وی برای خط دادن به تظاهرت فعال سالهای 1396 خود به وی کمک کرد تا ” آمد نیوز ” را تاسیس و با کنترل ” زم ” توسط یک عامل وزاات اطلاعات توانست ضربات سختی به مخالفان خود بزند ، آمد نیوز با پخش اخبار زرد ، مزخرف و دروغین باعث بی آبروی اپوزیسیون میشد
از یاد نبریم که ج.ا. با بالا بردن دنبال کننده آمد نیوز ،تا حد یک میلیون حتی توانست کشورهای فعال منطقه ای در امور ایران را به همکاری با ” زم “بکشاند . گردانند گان ساده دل تلویزیون بیان ، کیهان لندن و فرد بلهی مانند بیژن فرهودی می خواستند با آمد نیوز و روح الله زم ج.ا. را براندازند . حتی فردی بنام حسن هاشیمان که بعنوان تحلیلگر دنیای عرب شناخته می شود بنحوی اتفاقی از همکاری نزدیک خود با روح الله در تنظیم اخبار آمد نیوز سخن گفت و وقتی تعداد دنبال کننده های جعلی – روباتیک زم به بیش از دومیلیون رسید ، روح الله زم واقعا به این نتیجه رسیده بود که دو میلیون هوادار دارد . تحلیل من اینستکه وی را با زندگی در چنین فضایی را نه شیرین نجفی با نشان دادن یک اتاق پر از دلار ، که پدرش با گرفتن تضمین از مقامات امنیتی که وی را پس از بازجویی آزاد خواهند کرد به ایران کشاند و بدست خود وی را بکشتن داد .
علیزاده اما شخصیتا با امید دانا متفاوت است ، درس خوانده است ، با سواد است جدا از دچار بودن به بیماری ستایش از متجاوز بخود ، دوست دارد مطرح باشد ، بعنوان یک متخصص امور ایران و بخصوص متخصص امور رسانه شناخته شود ، مخاطب خود را دائما تحقیر کرده و مطرح می کند که شما ها می توانید براحتی توسط رسانه ها فریب بخورید و خود را قهرمانی میداند که باید از فریب خوردن توده نفهم جلوگیری کند ، وی از این لحاظ دقیقا یک ولی فقیه است که می پندارد که برخاسته است تا رمه نفهم فریب نخورد
از این توهم ها که بگذریم اما نیاز ج.ا. به وی چیست ؟
جمهوری اسلامی بعد از سرکوب کردن اصلاح طلبها نیاز به برنامه هایی دارد که بتوانند جای خالی چنین احزاب ، تشکیلات و سازمانهایی را پر کرده و فضایی برای فریاد زدنهای جوانان و اقشار متوسط و مرفه و شبه روشنفکر معتقد به ج.ا. و یا منتقد ج.ا فراهم کند . رسانه ای مانند ” آزاد ” فارغ از اینکه گردانند گان آن خود در جریان باشند و یا نباشند ، جدال علیزاده که گاها همه چیز و همه کس ( البته بجز شخص رهبر را ) بنقد می کشند ، وظیفه انجام چنین خر حمالی هایی برای ج.ا. را بر عهده دارند . جدال و البته نه ” آزاد ” خر حمال خوبیست ، القای آزادی و دموکراسی می کند ، هزینه آن برای ج.ا. اینستکه تعدادی دنبال کننده برای آن جور کندو اجازه بدهد بعضی حزب اللهی ها در برنامه های وی شرکت کنند و حزب اللهی ها ی بی حال ورمق نزدیک به اصلاح طلبان اما هنوز وابسته به ج.ا. را جلب و از پیوستن آنان به اصلاح طلبان برانداز نظیر ایران اینترنشنال و مصی علینژاد و نرگس محمدی جلو گیری کند و البته باید گاها علیزاده و آن چفیه بسر نصر آبادی را به صدا و سیمای رسوا دعوت کنند تا هم شهوت سیری ناپذیربه وراجی کردن و عطش کلام اینان ، آرام بگیرد و هم ج.ا. پز بدهد که ببیند حتی این مخالفان لندن نشین و اروپا نشین هم برنامه های داهیانه آقا را تعیید می کنند . از یاد نبریم که ج.ا. همین نوکران خورا بعنوان ضد انقلاب در رسانه های خود مطرح می کند .اما از آنجاییکه خر را بعروسی نمی برند مگر برای بار کشی ، ج.ا. هیچ تغییری مطلقا هیچ تغییری بر اساس راهنمایی های افراد ساده دلی مانند علیزاده و یا نصر آبادی در برنامه های اجرایی خود نخواهد داد و البته مدتی اینان را نیز مورد سوء استفاده خود قرار خواهد داد و بعد مانند دستمال چرک به گوشه ای خواهد انداخت . البته ممکنست علیزاده نیز مانند امید دانا ، قبل از اینکه بگوشه فراموشی سپرده شود بتواند صنار ، سی شاهی دست و پایی بکند و گرنه که خسر دنیا و آخرت خواهد شد .
Leave a Reply